چون دارو مصرف کردی تخمدان هات حساس و متورم میشن. ب خاطر اینکه تعداد زیادی فولیکول تحریک شده و آماده تخمک گزاری هستن. نگران نباش
ماری اهوازی ******((((زندگی برگ بودن در مسیر باد نیست امتحان ریشه هاست. ریشه هم هرگز اسیر باد نیست! زندگی چون پیچکی است! انتهایش می رسد پیش خدا .....))))))******
.
ماری جون خوشبختم عزیزم از اشنایت!اره بخدا الکی ادمو دور میدن من فقط تحت نظرمساوات بودم فقط همین ماه که اخرین بارم بود که رفتم پیشش بهم لتروزول واسترومارین و دوتا امپول hmgدادکه الان هم ۲۵پریودیمه اگه نتیجه نگرفتم بعداز عید میام اهواز تحت درمان!
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
ساراجون هربارکه آی وی اف انجام میدی بایدهزینه پرداخت کنی مگه اینکه جنین فریزشده داشته باشی که دراون صورت هزینه فریزوانتقال روپرداخت میکنی,,من آبان ماه براباراول آی وی اف یاهمون میکروانجام دادم تومرکززکریاکه 18 تاجنین برام تشکیل شد3 تاشو همون موقع برام انتقال دادن 15 تا فریزکردن سه بسته پنج تایی که هزینه فریزجنین 580 تومن برایک سال شدحالا من هروقت خواستم دوباره انتقال بدم فقط هزینه انتقال روکه حدود600 میشه روپرداخت می کنم تاسه بارمیتونم انتقال انجام بدم هربارفقط همون 600 روپرداخت میکنم اگه نتیجه نگرفتم دوباره ازاول بایدشروع کنم
در مدرسه کربلا کودکان به چشم خود دیدند که بابا دو بخش است بخشی بر صحرا و بخشی بر سر نیزه اما اینکه عمو چند بخش است را فقط بابا میداند 《صَلی الله عَلیک یا ابا عبدالله 》
سلام کلینیک زکریا توی خیابان پهلوان هست اگه از روی پل علی بن مهزیار بطرف فلکه دوم کیانپارس بخواهی بری همین که پل تموم شد سمت راست هست یه دادگاه کنارش هست همون جا پیدا شی چند قدم بری جلوتر کلینیک هست بهتر از این نتونستم توضیح بدم
خیر و صلاح من، از هر کس و هر سو و از راههای شگفت انگیز به سویم در جریان است.
سلام دوستان عزیزم ، خوبید؟ روز 22 بهمن دادشم با خانمش که با ماشین خودشون به سمت تهران می رفتند نرسیده به بروجرد بعلت لیز بودن جاده تصادف می کنند و دادشم رفت توی کما بعد از چند روز مرگ مغزی شد . من منتظر آمدن پری بودم بعد از 3 ماه از شدت ناراحتی پریود شدم . اصلا روحیه خوبی ندارم و بیشتر از هر چیزی نگران سلامتی مامان و بابای سالمندم هستم . حالا می فهمم که سلامتی بزرگترین نعمت است و با این داغ سنگینی که مواجه شدم، موارد دیگه توی زندگی برام پوچ و بی ارزش شده .