من همیشه شوهرم میگه...............هههههههه آخه خواهرمو از بچگی دوس داشت و همیشه میبردش بیرون براش بستنی میخرید.... حالا هم که خواهرم بزرگ شده هنوز دوسش داره و هر جا باشه میره و بهش محبت میکنه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
مهرگان جون. من دامادمون از من کوچیکتره چند سال. روش نمیشه با من حرف بزنه...................... اما من و برادر شوهرم همسنیم و مثل خواهر و برادر صمیمی هستیم.
فرخنده جون داماد ما 10 سال ازم بزرگتره ولی چون وقتی که وارد خونواده ما شد من 14 سالم بود اونم 24 سال و سن هردومون کم بود خیلی صمیمی هستیم تازه خودشم خواهر نداره
خدا کجاست؟؟؟؟دلم کمی خدا می خواهد...خود خود خود خدا را می خواهم..