سلام به همگی . من قبلا یه تاپیک گذاشته بودم در مورد دخالت و استرسب که دارن تو دوران بارداری بهم میدن
http://mob.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1606684 الان یه موصوع جدید پیش اومده که نمیدونم چکار کنم. اگه یادتون باشه گفتم که من هماتوم داستم و لکه بینی الان هفته 11 هستم و دکتر گفت باید استراحت کنم برا همین آمدیم خونه پدر و مادرم که اونجا مادرم بهم رسیدگی کنه و غذا بده آخه شوهرم غذا نمیپزه و از بیرون میگیره از امروزم رفته سر کار . موضوع اینه که دوباره مادرشوهرم یکسره به شوهرم تلفن میکنه و میگه اونجا نمونین و برین خونه خودتون و اگر زنت موند تو برو ببینش و بعد برو خونه خودت!!!! شوهرم هم دیروز که ججمعه بود رفت و تا شب نیومد و منم اینجا موندم . وقتی من نبودم مادر پدرش آمدن خونمون و پرش کردن . وقتی شب آمد خیلی بد اخلاق بود و گفت من اصلا نمیمونم و مادرم که بهش گفت چرا با لحن بدی گفت که یکهفتست زندگی ندارم و خسته شدم!!! امروز که زنگ زد مادرم باهاش سرد سلام کرد و بعدش که با من حرف زد یکسره به مادر پدر من حرف زد و بد و بیراه گفت . خیلی غصه میخورم. حالا میگه دیگه اصلا نمیام. هرچی بهش میگم به خاطر بچست و منم دوست ندارم بمونم نمیفهمه و بهانه گیری میکنه بنظرتون چی بهش بگم که اینهمه حرفایی که مادرش تو گوشش خونده خنثی بشه . اخلاقش فرق کرده و همش دعوا میکنه پا شدن رفتن خونه من وقتی نبودم که پرش کننن واقعا حرص میخورم و میترسم از این همه حرص و اعصاب خوردی بچم یه چیزیش بشه مادرشوهرم که از خداشه بچمون یه چیزیش باشه یه بهونه داشته باشه برا اذیت وآزار