2410
2553
عنوان

تیر 91 میای بغلم ایشالله.

| مشاهده متن کامل بحث + 1078767 بازدید | 24360 پست
سلام
با اینکه من مشهدم و تولد نیستم ولی با مسابقه سانی کاملا موافقم خیلی باحال میشه خخخخخخخخخخخخخ (حالا منو بگو این وسط ته پیازم یا سر پیازم )
:))

سانی لایک :-*
حق چو مرا نعمتی از خویش داد / نام ورا مدتی از پیش داد /
کودک من نام ز زهرا گرفت / دل، همه امید به فردا گرفت

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥 

من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود و حتی توی تعطیلی های عید هم هستن. 

بیا اینم لینکش ایشالا مشکلت حل میشه 💕🌷

سلااااام بچه ها....یه هفته ست نبودم انگار یکساله نبودم....
چقدر حس میکنم عقبم و بی خبر از همه چی!!!!!!

دلم براتون تنگ شده بود....تولد دسته جمعیتون ایشالله که خیلی خیلی خوش بگذره بهتون....زمان تولد دسته جمعیتون مصادفه با تولد مهدیار...البته تولدش 8تیره اما من شبش واسش تولد میگیرم که جمعه باشه و تعطیل
2456
سانی جووووووووووووووونم مهربونم تهران کجا ما کجا اووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو
به جای ماها که دوریم هم خوش بگذرونین باهم ، انشالله عاااااااااااالی برگزار شه و خاطره ای شگرف بشه در تاریخ!!! :)
حق چو مرا نعمتی از خویش داد / نام ورا مدتی از پیش داد /
کودک من نام ز زهرا گرفت / دل، همه امید به فردا گرفت
سلاااااااااام بلیکم

خوندمتون ولی حضور ذهن ندارم ...

راستی بگم من تولد دسته جمعی نمی تونم بیاااااااااام ... امیدوارم ک بهتون خوش بگذره .
جای ما رو هم خالی کنین .

سانی مسابقه باحالی میشه ... منم ته پیااااااازم .

تولد نینی های امروز و دیروز و ... مباااااارک باشه .

من تا امروز ظهر می خواستم تولد بگیرم دنبال تمم بودم ولی همسری میگه امسال نگیریم منم شوهر ذلیل قبول کردم ...
واقعانم نمیشه چون فعلا دستمون خالیه این باغی ک خریدیم کلی خرج رو دستمون انداخت آلاچیق و ....

می خوام امسال ی تولد 3 نفره بگیرم ...
ایشالا سال بعد براش تو باغمون میگیرم .

شیما آن هست بیشتر اوقات ولی اینجا نمیااااااد .
من سره ماهان خیلی داد زدم از خودم بدم میاد
یکعالمه هم جلوش گریه کردم اونم بهم نگاه میکرد
بعضی مواقع خیلی عصبی میشم احساس میکنم کنترلمو از دست میدم شما اینجور موقعها چکار میکنین که اروم بشین؟
خیلی از خودم بدم میاد
ساینا جون ناراحت نشو
سایدام امروز منو خیلی خیلی اذیت کرد هی پشتم میومد و گریه و نق و بعدشم ب پاهام میگرفت و بلند میشد من در حال اشپزی
کلی داد سرش زدم خدا منو ببخشه ...
بعدشم بردمش گذاشتمش تو اتاقش همهی اسباب بازی هاشو ریختم بیرون و در کشوهای بوفه و کمد و تختش رو هم باز کردم اومدم از اتاق بیرون سایدام ی 1 ساعتی با خودش بازی کرد و منم ب کارام رسیدم .

من همیشه این کا رو میکنم یا ی چیز جدید میدم دستش خسته ک شد از اون چیز ی چیز جدید دیگه همینجوری گا هی وقتا ب کارام میرسم .
2714
سلام بچه ها.من دو هفته خونه مامانم بودم نت نداشتن.الانم کلی پست نخونده دارم...........

اکرم جون خوبی؟دختر گلت خوبه؟امروز تازه برگشتم خونه و رفتم عکسای تولدا رو دیدم الان اومدم اینجا.

ما دیروز برا محمد حسین 2تا تولد گرفتیم یکی خونه مادر شوهرم و یکی خونه مامانم چند روز زودتر بدون تم. همه چی عجله ای شد ولی خوش گذشت....

محمد حسینم هنوز راه نمیره گاهی چند قدم برمیداره ولی میترسه و زودی میشینه.هفته آینده باید واکسن بزنه

رضاجان عمریست که گوشه نشین محبتم ... این گوشه را به وسعت دنیا نمیدهم یا امام الرئوف ...
سلوووووووووووووووووووم ما اومدیم از سفر یوهوووووووووووووووو
خوبین؟خوشین؟نینیها خوبن؟
تولد تایماز کیانا و امیرعلی و....مبارک بقیه یادم نیست
منکه مدیریت عمرا معرفه هم اصلا روم نمیشه بیام حرف بزنم اگه موافقید منم بیوگرافیمو براتون بزارم مثل سانی
سانیییییییییییییی نگفتی تقریبا همشهری هستیم ما سمت ملایریم دوستم :))
مسابقه هم خوبه پایم ولی ادرینا بجای جلو اومدن میشینه بقیه رو نگاه میکنه در ضمن 5 قدم راه میره :)
ساینا منم گاهی اینجوری میشم از دست ادرینا دقیقا عین سایدا میاد میچسبه به پای من هی نق میزنه نمیزاره راه برم منم گاهی میزارمش تو اتاقش
راستی روز مراسم با مانتوییم دیگه قرار نیست لباس عوض کنیم که؟؟؟؟؟
اون که کاره همیشگی ماهانه اصلا هم با سباب بازی بیشتر از ۵یا ۱۰دقیقه اگه خیلی واسش جالب باشه سرگرم نمیشه
امروز از ساعت ۱۲تا ۶بعداظهر نخوابید هر کار کردم نتونستم بخوابونمش خیلی خوابش میاد ولی نمیخوابه دیگه لب به هیچیم نمیزنه ولی به هر حال تقصیره خودمه بعضی اوقات فکر میکنم اصلا لیاقته مادر شدنو نداشتم:((((

از یک چیزه دیگه هم خیلی کلافم اصلا نمیدونم ماه پیش چه تاریخی پریود شدم مثله این ادمای بیسواد ولی تقریبا مطمئنم از تاریخش گذشته یک مدت دلدرد داشتم دیگه الان همونم ندارم دو بارم بی بی چک گذاشتم منفی بوده به نظره شما برم آزمایش خون بدم ؟
سلاممممممم

همگی خوبین ؟

آتی جونم .من که بالاخره پریود شدم خیالم راحته خواهر هههههههه

منم از معارفه معاف کنین. اصلا میخایین به شوشو بگم اون خوره سخنرانی داره .

با مسابقه هم که سانی گفت موافقم.


اکرم جون دیانا هم خوابش خیلی کم شده .صبح که 9 یا 30/9 بیداره .دوباره ظهر 12 تا 1 یکساعتی میخوابه .دیگه بیداره تا 7 عصر که تا 8 یکساعتی میخوابه بعدش در خدمتش هستیم تا 12 شب .البته گاهی وقتا تا خود صبح .چون جدیدا تا صبح هزار بار بیدار میشه

آتی جونم شماره منو که داری عزیزم .خواستی بیای هماهنگ کنیم با هم میریم .اصلا اگه خواهر شوشو نبود به خودم زنگ بزن میام دنبالت عزیزم .

فاطمه مامان سارا جون ممنون بابت زحمتایی که میکشی .فقط عزیزم من شمارتو ندارم .اگه اون روز گم بشم چی؟؟؟؟؟؟

مامان لیلی جون سعی کن حتما بیای عزیزم .منم خیلی مشتاقم ببینمت گلم .

مامان ترانه هم همینطور .

مامان الی جون تولد گل پسریت هم مبارککککککککککککک


ساینا جون خانومی اصلا خودتو ناراحت نکن .این حرفا چیه که لایق مادر شدن نبودی خانومی.

همین که خدا این فرشته پاک رو بهت داده پس حتما این لیاقت رو داشتی .

خانومم ما هم آدمیم دیگه بالاخره یه جاهایی کم میاریم وخسته میشیم .

وای چقدر حرف زدممممممم.انگشتم درد گرفت

میبوسمتووووووووووووون
خدایا تنها نگذار دلی را که هیچ کس دردش را نمیفهمد!
وای ساینا جون چرااین حرفو میزنی؟؟؟؟
به خدا مهدیارم خیلی وقتا کلافم میکنه...وقتی تنهاست همش بهم آویزونه ویه چیزایی میگه نمیفهمم چی میخواد...گاهی حس میکنم مثل یک زندانی دست وپامو باطناب بسته ن.

جدیدا تو مهمونی هایی که همه آدما واسش جدیدن خیلی غریبی میکنه...باید منو ببینین به روسریم آویزون میشه از سرم درش میاره...حتی فرصت درست کردنشو هم بهم نمیده...اصلا یه وضعی!!!

ولی من کمتر عصبی میشم...آخه اون که عمدی نیس کاراش...باعصبی شدن منم اوضاع بدتر میشه..یعنی اونم بدتر میکنه و نق ونوقش بیشتر میشه اینجور وقتا من حواسشو پرت میکنم با یه چیزی که دوس داره معمولا دم پنجره توتو هارو که میبینه خیلی خوشش میاد.

فک کن تو این شرایط یه نورسیده هم از راه برسه!!!!
سلام
خوبین انشالله؟
چه خبرا ...تولدا مبارک انشالله همیشه نی نی ها سلامت باشن
.
ساینا جون من که اصلا اعصاب ندارم اتفاقا امروزم حسام غذا نمیخورد منم دیونه شدم نشستم چند تا زدم تو سرخودم گریه کردم مثل این روانیا شوشو همین جور نگام میکرد ....ما که صبح تا شب دو نفریم حریفش نمیشیم به خدا
نونا کجایی جابه جا شدی خواهر بلاخره؟
.
بچه ها مسابقه هم شرکت کنید
http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=403750&PostID=18555345#18555345
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز