سلام دوستان بعد 5 سال خدا بهم یه بهم یه بچه دیگه داد و دکتر گفت دختره بازم خیلی خوشحالم که دخترم از تنهایی در میاد و خواهر داره. اما حقیقتش میترسم به مادر شوهرم بگم اخه خیلی پسریع. سر دختر اولمم کلی چیز گفت. حالا هم که دختر خودش پسر دار شده که ... نمی دونم چطور بگم. یه کمی حساس شدم تو بارداری. اصلا دوست ندارم کسی باعث ناراحتیم شه. می دونمم صلاحم اینه و راضی هستم. اما چکار کنم خاطرات دختر اولم میاد جلو چشمم میترسم میگم نکنه بگه بیچاره پسرم. یا همش پسر پسر کنه جلوم ناراحت شم. من همه فکرم درگیر سالم بودن فرزندمه