2733
2734
عنوان

داستان زایمان عجیب من

5246 بازدید | 62 پست
سلام دوستان و خانم های گل ، می خوام داستان به دنیااومدن فرزندمو اینجا براتون بنویسم، هم تجربه برای دیگران هست و هم خودم درد دل کردم و سبک شدم. می دونم بیشتر خواننده ها خانم هستن ولی خیلی دلم می خواست آقایون هم می خوندن تا بفهمن یه زن چه مشکلاتی رو قبل زایمان و حین زایمان و بعد از اون داره و بیشتر با خانم هاشون همکاری می کردن. نمی دونم چقدرشو می تونم امشب بنویسم چون نی نیم یکماهه هست و مراقبت زیاد می خواد اگر فرصت نشد حتما بعد ادامه می دم.
پدران و مادران عزیز با تمام وجودمان دوستتان داریم.

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2728
٢٨ آبان ١٣٩٥ تاریخ به دنیا اومدن فرزندم، چقدر لحظه شماری کردم تا این روز برسه. تمام روزها و شب ها حرکاتش رو توی شکمم چک می کردم و به محض اینکه حس می کردم کم شده می رفتم بیمارستان تا صدای قلبش رو چک کنن، قلب کچولوش تند تند می زد و ماما با لبخند می گفت happy boy❤️ ٢٨ آبان نه دردی داشتم و نه علائمی از شروع زایمان با مادرم رفتم بیمارستان و شوهرم نیومد و رفت سر کار انگار می دونست اونروز این کوچولو نمی خواد بیاد. تو بیمارستان همه چیز رو چک کردن و گفتن دو هفته دیگه فرصت هست و ١٢ روز بعد نوبت دادن که برای ألقای زایمان برم( اگر دردم نیومد)
پدران و مادران عزیز با تمام وجودمان دوستتان داریم.
تایپیک زدی ایا من باردارم اونم تو یه ماه قبل
همیشه هم حذف کردن راهِ چاره نیست... گاهى باید بعضى ها را نگه داریم، تا زل بزنند به خوشبختىِ مان... که ببینند بعد از آنها، زندگى همچنان ادامه دارد!    عضو گروه قرمز بامداد خمار :وزن شروع ۸۱ 🙈    وزن هدف اول 75👸💪وزن هدف دوم 70😎وزن هدف نهایی 48😍😍من میتونم😉😉                         وزن فعلی : ۸۱👈۷۸.۵
2738
زهرا جان نظریه داروین مال بیشتر از یکماه پیش هست یادمه ، نی نی من الان یکماهه هست اون زمان من همش تو بیمارستان بستری بودم چون از تاریخ زایمانم گذشته بود.
پدران و مادران عزیز با تمام وجودمان دوستتان داریم.
اره خوندم الان
همیشه هم حذف کردن راهِ چاره نیست... گاهى باید بعضى ها را نگه داریم، تا زل بزنند به خوشبختىِ مان... که ببینند بعد از آنها، زندگى همچنان ادامه دارد!    عضو گروه قرمز بامداد خمار :وزن شروع ۸۱ 🙈    وزن هدف اول 75👸💪وزن هدف دوم 70😎وزن هدف نهایی 48😍😍من میتونم😉😉                         وزن فعلی : ۸۱👈۷۸.۵
منو برگردوندن خونه و من باید باز هم انتظار می کشیدم اونم حدود دوهفته دیگه تا بتونم فرزندمو ببینم و لمس کنم واقعا طاقت نداشتم و از هر فرصتی استفاده می کردم و بیمارستان می رفتم تا صدای قلبش رو بشنوم. یک شب تو اون ١٢ روز نخوابیدم حدود یک هفته بعد دچار سرفه های شدید بدون هیچ علتی شدم و به دنبال اون بی اختیاری ادرار گرفتم، دوباره رفتم بیمارستان، بستری شدم ولی خبری از زایمان نبود.
پدران و مادران عزیز با تمام وجودمان دوستتان داریم.
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

کنکوری ها

80_girl | 23 ثانیه پیش
2687