2737
2739
سلام خوشگلا.من دوتا نینی دارم ۴ ساله و ۲ ساله.دخترم که ۴ سالشه خیلی مقاومت میکنه واسه خواب چندتا داستان و کتاب و لالایی براش میگم بازم کنارم دراز میکشه اما نمیخوابه اکثرا باید دعواش کنم تا بلند نشه و بخوابه.پسرم هم بد نیست بهتره اما اونم گاهی با دعوامیخوابه.خیلی انرژی گیره تصور کنین از ساعت ۲ تا ۴ من باید داستان بگم اگرم نخوابن بداخلاق میشن.
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731
2738
کلا مسیله خواب دغدغه ای شده برام... دخترم کلاس اوله.... الان اگه باباش باشه دو تا دخترها ته و نیم می رن تو تختشون..... ولی پسر دوساله ام پوستمو می کنا... اما اکه باباشون نباشه و دیر بیاد انقدر بازیگوشی می کنن و اخر مجبورم دعواشون کنم....
خنده تلخ من از گریه غم انگیز تر است کارم از گریه گذشته است.... به آن می خندم
خوشبحالت نلی جون..... کم خواب بچه ها زندگی ما رو هم تحت تاثیر گذاشت و همیشه باعث غر و دعوا و بحث شد... قربون خدا برم... شکرت خدا
خنده تلخ من از گریه غم انگیز تر است کارم از گریه گذشته است.... به آن می خندم
برای خوابش از یکسالگی از ۸.۵ شب خونه رو اروم و کم نور کردیم می بردمش تو اتاقش پوشکشو عوض می کردم لباس خواب و می پوشونم و براش کتاب می خوندم بعد میذارمش تو تختش.اوایل گریه می کرد یکم ولی بمرور عادت کرد به این روال یه چراعو خواب هم تو اتاقش روشنی که خیلی تاریک نباشه.اگه وسط شب هم بیدار بشه بهش سر می زنم و آرامش می کنم زود خوابش می ره
ببین برق ها رو خاموش کن شبها و خودتون رو بخواب بزنید....... من با سه تا بچه به این نتیجه رسیدم که تا خانوشی نشه و خودتون و بخواب تزنید ... بچهدهای کم خواب نمی خوابن
خنده تلخ من از گریه غم انگیز تر است کارم از گریه گذشته است.... به آن می خندم
یوقتهایی که خودمونو بخواب می زدیم که بچه ها بخوابن ... خودمم خوابم می رفت... بعد شوهرم شاکی میشد و قهر می کرد خب منه بیچاره از صبح دنباله ابنها و .... داغون میشم خب خودمو بخواب می زنم خوابم میبره.... جالب اینه که اینطور موقع ها نامرد بیدارم می کنه و بعد قهر می کنه... خب تد که می خوای قهر کنی بیدارم نکن بزار بخوابم حداقل
خنده تلخ من از گریه غم انگیز تر است کارم از گریه گذشته است.... به آن می خندم
من الان پسرم بزرگ شده کوچیک که بود حتما ظهرا میخوابوندمش به هر تر فندی که شده برای اینکه دم غروب نخوابه شبا هم از نه دیگه باید میخوابید صبا هم نمیذاشتم زیاد بخوابه هشت صبح نهایت بیدارش میکردم کم کم به همین روال عادت کرد الان دیگه روزا نمیخوابه ولی شبا نه و نیم ده دیگه خوابه
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز