2733
2734
عنوان

مامان هایی که بچه های پشت هم دارین

72 بازدید | 32 پست
اختلاف بچه های من دو سال و هشت ماهه..نوزادم...2 ماهشه... فکر می کردم..یه مدت بگذره به اوضاع مسلط میشم...اما احساس می کنم هیچی تحت کنترل نیست.... نه می تونم درست و حسابی غذا درست کنم.. نه خونه مرتبی دارم نه با اولی می تونم خیلی بازی کنم و نه می تونم به دومی ...توجه کامل داشته باشم... این وسط هم مریضی ها خودم با بچه ها هی تو هم می پیچه.. چیکار کنم؟..چیکار می تونم بکنم؟..شما چه کار می کنین....
تاپیک دکتر هلاکویی و تعلیم و تربیت کودکان http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1018272&PageNumber=1
اینم بگم...پسرم مهد می رفت..اما بعد اومدن بچه نرفت و به خاطر روحیه اش فکر کنم بهتره صبر کنم چون یه خرده باز اضطراب جدایی از من و پیدا کرده و مقاومت می کنه
تاپیک دکتر هلاکویی و تعلیم و تربیت کودکان http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1018272&PageNumber=1

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2728
خب شما همین الان بیاری بچه ات 4 سالشه...مستقله....به نظرم اختلاف سنی خوبیه... من هنوز پسرم وابستگی ها داشت و داره وهمون کار و پیچیده کرده برام
تاپیک دکتر هلاکویی و تعلیم و تربیت کودکان http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1018272&PageNumber=1
عزیزم اختلاف بچه های شما باز خوبه پسرای من اختلاف سنیشون یک سال و هشت ماهه خیلی طول کشید که روحیه خودم و پسر بزرگم بهتر شد شاید نزدیک یه سال طول کشید الان اولی سه سال و یه ماهشه دومی یه سال وهفت ماهست خیلی بهتر شده روابطشون همبازی شدن ولی هنوزم ریخت و پاش خونه ادامه داره من آدم فوق العاده صبوری بودم و کارامو با آرامش انجام میدادم ولی الان هول هولکی
برای خودت دعاکن که آرام باشی... که حتی وقتی توفان می آید، از آرامش تو آرام گیرد..
اخ افلاک...روحیه...هم اولی مشکل داره..هم خودم احساس می کنم نمی تونم... من خیلی تلاش کردم به اولی یاد بدم خودش بخوابه...خیلی ..قبل بارداری..بعدش ..نشد که نشد.. الان می خواد بخوابه میگه بیا پیشم.بخواب .دومی می خواد شیر بخوره...اولی گیر میده ولش کن...دومی گریه می کنه...
تاپیک دکتر هلاکویی و تعلیم و تربیت کودکان http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1018272&PageNumber=1
2738
من دیگه به کم خوابیدن عادت کردم کارامم سریع انجام میدم ولی خب کلی ظرف شکوندم از بس هول هولی کار کردم
برای خودت دعاکن که آرام باشی... که حتی وقتی توفان می آید، از آرامش تو آرام گیرد..
اولی نتونستم بقبل بارداری بگیرم و اخرای بارداری خیلی بهم فشار اومد...تازه از پوشک گرفتم..اونم واسه خودش داستان داشت
تاپیک دکتر هلاکویی و تعلیم و تربیت کودکان http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1018272&PageNumber=1
مریمی جون دقیقا میفهممت الهی بمیرم پسر من میگفت نی نی زمین من بغل اگه باباش نبود بزرگه رو بغل میکردم کوچیکه رو پام من بزرگه رو بیست و دو ماهگی از پوشک گرفتم وقتی داداشش دو ماهش بود هر وقترعکسای اون موقع رو میبینم گریم میگیره هم برا پسرم هم خودم
برای خودت دعاکن که آرام باشی... که حتی وقتی توفان می آید، از آرامش تو آرام گیرد..
وای مریمی منم اختلاف سنی بچه هام سه سال و چهارماهه, دومی الان پنج ماهشه. دانشجو هم هستم, تو شهر غریب, دانشگاهم با شهرمون ۸ ساعت فاصله داره, مامانم هم باهام سه ساعت فاصله داره. باید از این هفته برم اولی رو بزارم پیش مامانم, برم دانشگاه با دومی, هنوز نمیدونم ساعتای کلاسم کجا بزارمش.
مریمی پسر من حدود پنج شش ماه ناخن میجوید مامانش بمیره الهی کلی هم داداششو میزد در صورتیکه ما فقط به اون محبت میکردیم مشاوره هم چند بار رفتیم روانشناس میگفت همین که شما داداشش رو بغل کنید اون اضطراب میگیره
برای خودت دعاکن که آرام باشی... که حتی وقتی توفان می آید، از آرامش تو آرام گیرد..
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز