2737
2734
عنوان

متولدین فروردین 89

| مشاهده متن کامل بحث + 1322801 بازدید | 31242 پست
راستی یه سوال
به من گفتن تو بازار بزرگ هم سیسمونی فروشی هست درسته؟ بعد گفتن یه فروشگاه هست که تمام محصولات مادرکر رو داره و توی بازار بزرگ. این چی درسته؟ کسی رفته؟
البته آدرس هاشو دادن حالا نمیدونم برم یا نرم و الکی وقت صرف نکنم.
خدایا بابت داشته ها و نداشته هایم شکر...

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

نغمه 12 تیر. فکر کنم من و تو به هم خیلی نزدیکیم.
فائزه جون مبارک باشه. زود تعریف کن چه مدلی..... چه رنگی
فائزه من اضافه وزن چند نفرو برات می گم که بی خیال شی. همشون نی نی های تپل و سالم به دنیا آوردند.
دختر داییم 33 کیلو
دوستم 24 کیلو
خانوم برادرم 22 کیلو
البته ممکنه من یکی دو کیلو این ور اون ور گفته باشم.
همشونم الان برگشتند به وزن خودشون. اضافه وزن اگه با مسمومیت همراه نباشه مشکلی نیست. غصه نخور

پونه جون به اصرار من نوشت. چون می گفت با توجه به قند اولیت احتیاجی نداری. خودش نمی خواست بنویسه.
سانی جون و فائزه جون و تینا جون و پونه جون. خوبید همگی؟

فائزه رفتی خبرشو به ما هم بده. ایشالا به سلامتی.
گفتی از بی خوابی. من دیشب واقعا مردم!!!!
راستش نمیدونم بوی رنگ اذیتم میکرد یا چیز دیگه. دیشب تو خواب احساس خفگی میکردم انگار یکی دستشو گذاشته بود رو گلوم و فشار میداد. واقعا" یک آن مرگ و دیدم. خیلی ترسیدم و دیگه نتونستم بخوابم. دم دمهای صبح خوابم برد که خواب دیدم دلم اینقدر درد میکنه که حد نداره(در واقع خواب نیود واقعا" درد میکرد) تو همون خواب،دیدم رفتم دستشویی که لباس زیرم پر بود از خون. از ترس چنان جیغی کشیدم که فکر کنم مادرشوهرم اینا هم پریدن از خواب.
نمیدونم چم شده. یواش یواش دیگه دارم از همه چی میترسم. یه فکر کذایی مسخره هم که افتاده تو ذهنم اینه که زایمان زودرس پیدا نکنم و یه موقع خدای نکرده بلایی سر این فسقل نیاد.
خدایا بابت داشته ها و نداشته هایم شکر...
2728
نغمه جون به نظرم بازار رفتن الان ریسک داره.اخه شلوغه. البتته ببخشیدا.اگر میتونی خودت نرو..خدای نکرده اذیت نشی.
در مورد سوالت البته منم شنیدم و اطلاع دقیقی ندارم.تو یکی از تایپیکا فکر کنم خرید سیسمونی یکی ادرسای دقیقشو گذاشته بود.
مرسی نوشین جون.منم نگرانه همین مسمویتم.
دیشب انقدر حالم بد بود.همینطوری که نغمه میگه نفسم گرفته بود و دل درد که دیگه هیچی.دستامم شل شده بودند.تا دم صبح نه خودم خوابیدم نه شوشو بیچاره.هی غر میزدم خرو پف میکنی.بیچاره میگفت تو بخواب من بیدار میمونم.خلاصه که بساطی بود.تحمل هیچی رو نداشتم.دمای بدنمم به شدت رفته بود بالا تا وقتی خوابم ببره 2-3 تا لیوان اب خوردم ولی بازم تشنم بود...................
نمیدونم همش تو خواب فکر میکردم دچار دیابت بارداری شدم.....

نغمه بابا تو که رو دسته من بلند شدی.بقول شوشو هر چی فکر کنی همون میشه.اخه از دیشب گیر دادم میگم نکنه عفونت دارم.اینقدر دلم درد میکنه....

بگذریم.تختشو همون مدلیه که هم کپل پا( مدل جونو) و هم اپادانا(مدل لاوین)دارن.البته من از اپادانا میگیرم.خوبیش اینه که با هر رنگی ست میشه.اخه دیوارای اتاق رسا نارنجیه.منم اول میخواستم سرویسش ونارنجی بردارم.ولی پشیمون شدم.چون دیگه خیلی تند میشد ودل ادمو میزنه. این کرم و سفیده.
یه سرویس خواب دم دستیم دیشب براش گرفتم.
2738
همه رفتید؟ من تازه اومدم
نغمه جون خوبی ؟ واقعا این فکرها اعصاب ادم رو به هم می ریزه .انشاا... که چیزی نیست .
شیوا جون من هم اخرین پری 8 تیر و زایمان هم یه بار گفت 15 فروردین دفعه بعد گفت 17 فروردین فکر کنم با شما و نغمه نزدیک باشیم .
مریم جون خوبی؟سانی خوش می گذره با دختر گلت؟
فائزه جون شما خوبید من 7بهمن نوبت دارم ولی می خوام 1 بهمن برم چون می خوام بیرون ازمایش ادرا بدم و ببرم پیش دکترم می ترسم دیر شه بچه ها من ببخشید گلوم تازگی ها خیلی خلط داره یعنی ربطی به عفونت ادرار داره یا ممکنه من با این درد زیر قفسه سینم و این چرک تو گلوم یه مریضی دیگه داشته باشم
واقعا شبها من هم نمی خوابم گاهی وقتها نشسته خوابم می بره چون هر دو پام می گیره
همه درحال خریدی من مامانم می گه سرماه همه چیزو می خریم شما باید اماده باشید ولی ما نه خونه رو نقاشی کردیم نه هیچ چی تا مشکلمون حل نشه حال و حوصله هیچ چی نداریم . تازه حال و حوصله خودم و شوشو رو هم ندارم و اکثرا باهاش حرف نمی زنم . حوصلش رو ندارم . احساس می کنم شوشو به بچه بی علاقه است زیاد از خودش احساسات نشون نمی ده درباره خودم چرا پر احساسه ولی بچه نه . وقتی می گم نگاه کن تکون می خوره یه لحظه نگاه می کنه و لبخند می زنه همین . درحالی که خودم وقتی تکون می خوره دیگه همه دردهام فراموش می شه . یعنی خوب می شه؟ می گم حتی اگه بعد ها وقتی بچه تازه زبون باز می کنه عاشق بچه بشه ولی این مدت بارداری من که بدون احساسات بوده چی ؟ من این همه سختی بارداری رو تنهایی باید تحمل کنم ؟
ممنونم فائزه جونم. من که خودم نمیرم یعنی مامانم اجازه نمیده که بخوام برم. فقط خواستم بدونم واقعیت داره یا نه؟ اگه داره و چیز بدرد بخوری میشه پیدا کرد مامانم بره.
به اینم به قول همسرت که میگه به هرچیز بدی فکر کنی پیش میاد اعتقاد دارم. ولی دست خودم نیست.
به سلامتی فائزه جون مبارک باشه. من هنوز این مدل هایی که شما میگید و ندیدم و نمیدونم چطوریه!

پونه جون دست خودم نیست اینقدر افکار منفی میاد تو ذهنم که حد نداره. باید مثلا" تو این ماههای آخر به خودم برسم و از هر ناراحتی و غصه ای دور باشم. برعکس شده.

سمیه جونم خوبی؟ شایان خوبه؟
واقعا" اعصاب داغون کنه و امیدوارم مامان های دیگه از این فکرای عجیب غریب نکنن مثل من.
ایشالا هیچی نیست سمیه جان ولی رفتی دکتر تمام این چیزا رو بهش بگو ولی تا اونجا که من میدونم خلط گلو فکر نمیکنم مربوط بشه به عفونت ادراری.
این حال تهایی رو که میگی طبیعیه سمیه جونم ولی در مورد شوهرت هم نگران نباش. بعضی از مردا طول میکشه تا به خودشون به قبولونن که پدر شدن و مسئولیتشون سنگین تر. یا شایدم نمیدونه در این جور موارد باید چه جوری رفتار کنه. توکلت به خدا. مطمئن باش همسرت هم شایان و دوست داره وئلی راه بروز دادنش رو بلد نیست.
خدایا بابت داشته ها و نداشته هایم شکر...
سلام به همگی

مام هستیم همین دورو براییم!
سام بهتره الان خوابید تونستم بیام!
من خیلی احساس سنگینی میکنم می ترسم این فینگیل 7 ماهه به دنیا بیاد و من تزم بمونه کلا!! حالا با خودم قرار گذاشتم تا آخر هفته دیگه کلا تمومش کنم و بدم تایپش رو هم ادیت کنن هفته بعدش برم پیش استاد!
دوستم میگه از وقتی معاون آموزشی دانشگاه شده خیلی خیلی سرش شلوغه و اصلا بهت گیر نخواهد داد ...خدا کنه!!
دعا کنید برام تا 30 بهمن قال قضیه رو بکنم بره همش تو فکر مقاله دراوردن و اینا هستم دارم خل میشم به خدا کاش میشد به یکی میدادمش برام از توش مقاله دربیاره!!!

خدااااااا یاااااااااااا کمممممممممممککککککککککک
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

اگر رفیقتون

parva02 | 48 ثانیه پیش

آرزو ........

zolghrnein | 4 دقیقه پیش
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز