همیشه تو اخبار و این ور و اون ور آدم می بینه چه قدر تصادفات جاده ای زیاد شده و چه قدر آدم می میره. هر دفعه می خوندم می گفتم خدا به دور. تو فامیل افراد بی گناهی به خاطر سهل انگاری بقیه تو تصادف می مردن و من می گفتم پناه بر خدا. تا یک روز پدر عزیزم نازنین ترین مرد دنیا سوار اتوبوس میشه بره یک شهر دیگه مراسم خاک سپاری یکی از فامیلها راننده اتوبوس خوابش می بره اتوبوس چپ می کنه و فقط پدر من درجا فوت می کنه اون زمان عزا فامیل دوتا شد. دیدم چه قدر اتفاق بد نزدیکه. حالا هم قبل از بارداری می یومدم اینجا عزیزانی که سقط داشتند غصه می خوردم براشون می گفتم خدا به دور حالا خودم سه روز پیش که رفتم سونو نی نیم در 9 هفتگی مرده و سقط پنهان داشتم. گفتم خدایا حکمت چی هست. ناشکری نمی کنم خودم رو خوشبخت می دونم و اگر توکل نداشتم داغون بودم. خدا براتون نی نی سایتی های عزیز هیچ وقت سختی نیاره