پسر من پنج سالشه هنوز سه چرخه سوار میشه تو خونه بازی میکنه از یکسالگی، از سه سالگی هم هرجا مغازه دوچرخه میدید همونجا بست می نشست بساط بهانه گریه، دیگه واسش خریدیم. پاهاش درست به رکاب نمی رسید
افق تاریـک،
دنیا تـنگ،
نومیدی توان فرساست، می دانم!
ولیکن ره سپردن در سیاهی، رو به سوی روشنی زیباست!
پسر من هم به سن پسر شما بود و توی پارک که می رفتیم فقط دنبال دوچرخه بود. من هم یکی خریدم که البته نمی تونست پایه بزنه. خریدن همان و بی خیال دوچرخه بچه های مردم شدن همان! دیگه حتی نگاه هم نمی اندازه.
خداوند این سرزمین را از سپاه دشمن، دروغ وخشکسالی و از همه مهم تر پزشکان طعمکار بی وجدان دور نگه دارد!!!