2726
بچه ها خلاصه میگم تو تاپیکهای قبلمم هست من با شوهرم خیلی مشکلات بدی دارم چندین بار خواستم جدابشم پدرم اجازه نمیده حتی سند ازدواجم دست بابامه تو این مشکلات فراوانم با پسری اشنا شدم داحل تل گرام و کم کم اشنایی ما زیاد تر شد البته اون فکر میکنه من مجردم راستشو بهش نگفتم روز به روز به این پسر داشتم وابسته سر میشدم و اونم همین طور اومدم از بچه های نی نی سایت کمک خواستم گفتن ازش جدا شو از چاله تو چاه میری از پسره جدا شدم از اون طرف تحمل خونه زندگیمو واقعا نداشتم وبعد از نبودن اون پسر و دوباره تنها شدن من مشکلاتم دوباره به چشمم اومد اونقدر فشار رو من بود بلند شدم رفتم خونه بابام
یک هفته خونه بابام بودم شوهرم یک بار سراغ منو نگرفت پدرم تو اون یک هفته به قدری منو اذیت کرد که حد ونصاب نداشت یه سره میگفت تو اومدی اینجا منو سکته بدی تو اومدی ابرو منو ببری خیلی بی عرضه ای که نتونستی کاری کنی شوهرت مشروبو کنار بزاره خیلی بی عرضه ای که شوهرت اینقدر بی غیرت شده سراغتو نمیگیره هرچی گفتم بابا من فقط طلاق میخوام خواهش میکنم دیگه نمیکشم بابام گفت بیا قبر منو بکن خاکم کن بعد برو طلاق بگیر تنها راهش همینه

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

به بابام گفتم نه پول میده نه میزاره سر کار برم هیچی بهم نمیده بابام میگه برو مثل بقیه خانوما تو خونه کار کن چه کسی تو رو اجبار کرده بری بیرون کار کنی بشین ترشی درست کن به همسایه هات بفروش
2728
خلاصه یک هفته خونه بابام بودم هرچی به پاش افتادم و گریه کردم تاثیری نداشت اخرین روز برگشت بهم گفت چند سال تو این دنیا میخوای عمر کنی دنیا رو چسبیدی و اخرتت رو ول کردی ابرو منو ببری حلالت نمیکنم قسمت تو همین شوهر بوده و بس با لباس سفید رفتی فقط با سفید برمیگردی راه دیگه نداری با کلی حرف دیگه از پدرم متنفرم از صبحی برگشتم خونه
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز