البته من نزدیک به ۶ ماه دنبال پرستار بودم و چقدر هم مصاحبه کردم و ... و خدا رو شکر خدا بهترین رو در مسیر زندگی دخترم قرار داد ، هنوز که هنوزه هفته ای چند بار تلفنی صحبت میکنند با هم و یه مدت یکبار هم دیگه رو میبینند و دخترم هم به پرستار میگه مامان زهرا روزی که کاملا پرستارش رو قطع کردم ، پرستارش مثل بارون بهار اشک میریخت ، یه صحنه ای شده بود من و دخترم و پرستار هر سه تایی گریه میکردیم