هفته چندم بارداری به خونواده شوشو خبر دادید و چه جوری ؟
من از سر کار زنگ زدم همون روز که آزمایشم و گرفتم هفته 4 .
من حدودا هفته 8 بودم. همسرم بهشون گفته بود.
من هم بعد از جواب آزمایش
شوهرم بهشون خبر داد
شوهرم بهشون خبر داد
منم بعد از ازمایش خون گفتم هفته 4
من هفته 9 به خواهر شوشو گفتم اونم به بقیه.
عکس العملشون چی بود ؟
راستش من این بار تصمیم گرفتم که فعلا بهشون چیزی نگم . اما شوهرم اصرار داره که هر چه زودتر به مامانش بگه . نمی دونم چه کار کنم . حس بدی نسبت بهشون دارم .
راستش من این بار تصمیم گرفتم که فعلا بهشون چیزی نگم . اما شوهرم اصرار داره که هر چه زودتر به مامانش بگه . نمی دونم چه کار کنم . حس بدی نسبت بهشون دارم .
من که پشیمون شدم بهشون گفتم از همون روز اول دخالتاشون شروع شد
من تا دو ماه و نیم که از بارداریم گذشت چیزی نگفتم همسرم هم موافق بود البته به خانواده خودم گفته بودم ولی همسرم فکر میکرد اونها هم نمیدونن چون میترسیدم بچمون نمونه برای همین صبر کردیم مطمئن بشیم بعد بگیم
من تا جواب آز خون رو گرفتم به مامان خودم خبر دادم و ایشون هم گفتن به مادر شوهرت هم همین امروز بگو تا خوشحال بشن، چون خود مامانم از خوشحالی بال درآورده بود. منم همون روز یعنی هفته چهار بهشون گفتم.
خودم زنگ زدم و گفتم یه خبر خوش براتون دارم حدس بزنین چیه و مادر شوهرم بعد چند تا اشتباه درست حدس زد. اولین حدسش هم این بود که ماشین خریدید ههههههه یادش بخیر
خودم زنگ زدم و گفتم یه خبر خوش براتون دارم حدس بزنین چیه و مادر شوهرم بعد چند تا اشتباه درست حدس زد. اولین حدسش هم این بود که ماشین خریدید ههههههه یادش بخیر
من که هنوز نی نی ندارم ولی فکر می کنم لازم نباشه که بهشون بگم از بس هر روز می پرسن بچه نداریننن؟!!!! هههههههه!
حالا که هنوز اقدامی نکردیم هر روز می پرسن، اگه یه وقت خدای ناکرده بفهمن که می خوایم بچه دار شیم که احتمالا هر ساعت زنگ می زنن!
حالا که هنوز اقدامی نکردیم هر روز می پرسن، اگه یه وقت خدای ناکرده بفهمن که می خوایم بچه دار شیم که احتمالا هر ساعت زنگ می زنن!
اشتباهی که من خنگول کردم و همون موقع که فهمیدم به شوهرم گفتم تو خبز بده رو نکنید
بچه من نموند اما انگار که بی ابرویی کرده باشم شدم مضحکه قوم ظالمین انگار که انگ ناباروری بهم خورد
خدا لعنتشون کنه که اینقدر نکبت و نحسن و لیاقت خبر خوب ندارن وقتی خبر خوب میشنون ناراحت میشن و خبر سقط میشنون خوشحال و زبون دراز
بچه بعدی رو تا شکمم گنده نشه و جنسیتش معلوم نشه نمیگم
بچه من نموند اما انگار که بی ابرویی کرده باشم شدم مضحکه قوم ظالمین انگار که انگ ناباروری بهم خورد
خدا لعنتشون کنه که اینقدر نکبت و نحسن و لیاقت خبر خوب ندارن وقتی خبر خوب میشنون ناراحت میشن و خبر سقط میشنون خوشحال و زبون دراز
بچه بعدی رو تا شکمم گنده نشه و جنسیتش معلوم نشه نمیگم
من هفته 5 بارداری بودم که به خانواده شوشوم گفتم
منم بار اول زود گفتم بماند که اون موقع هم تحویلی نگرفتن. اما اینبار هفته 18 گفتم. دلم خنک شد اسمم انتخاب کرده بودی مبعد بهشون گفتیم.
من هم هر دو بار بعد از جواب ازمایش گفتم ولی اصلا خوشحال که نشدن هیچی تازه اخمهاشون هم توهم می ره انگار می خوان خرجشون رو اونا بدن... اه اه اه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
35 ثانیه پیش
35 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
