نزدیک زایمانم شده هرشب و روز کابوس مى بینم...هم از طبیعى مى ترسم هم سزارین
منم مث شمام
واا از چی میترسی مامان شجاع.توکلت به خدا باشه من خودم سزارین شدم.
وا از چی میترسی مگه بچه شدی.زایمان که ترس نداره.ان شاالله که چه طبیعی چه سزارین.زایمان خوبی داشته باشی و نی نی گلت و بغل کنی
توکلت به خدا باشه عزیزم. منم قبلا خیلی میترسیدم ولی الان که هفته 33 هستم میگم کاش این مدت باقی مونده زودتر بگذره نی نی بیاد خیالم راحت بشه
خیلی کیف داره لذت بخشه بعده چهلم دلت میخواد دوباره زایمان کنی.صرف نظر از خستگی های شبانه
منم خیلی از دوتاش میترسیدم سپردم دست خدا توکل کردم به خودش درد طبیعی کشیدم ولی سزارین شدم خیلی هم عالی بود بهترین روزم بود همیشه به خوشی یاد میکنم ازش اصلا نترس عزیزم
من خودم ثبل یه امپول یا سرم میخواستم بزنم گریه میکردم باید حتما بابا مامانم میومدن.ولی اون روز صبح نمازمو خوندم و توکلت علی الله گفتمو رفتم بیمارستان.خدا اون روز بهت شجاعت میده خودتم دلت میخواد زودتر نی نیت به دنیا بیاد
وای نترس عزیییزم من طبیعی زایمان کردم خیلی خوب بود قبلش استرس داشتم ولی وقتی به بچت فکر کنی همه چی حله... بسپار به خدا
منم.هفته سی و هفتم اما نمیترسم. توکل کن به خدا استرس کار آدمو خراب میکنه رو بچتم اثر خوبی نمیذاره ها
بارداری اولم هفته 41بیمارستان بستری شدم .نظرم فقط رو طبیعی بود دو روز اونجا بودم کلی خانوم اومدن بچه هاشون بدنیا اومد و رفتن به خودم دلداری میدادم من ظهر بچم دنیا اومده.شب به دنیا میاد ولی نه دردی داشتم نه چیزی اونقد آمپول فشار و سرم بهم زدن وحشتناک ورم کرده بودم..اخرش دکتر اومد معاینه کرد گفت لگنت تنگه بریم واسه سز..وقتی بهوش اومدم فکر میکردم درد طبیعی گرفتم میخوام زایمان کنم
اصلآ نگران نباش خدا خودش کمکت میکنه.وقتی بچتو ببینی همه چیز یادت میره
عزیزم ترس شما بیشتر بخاطر اینه که از زایمان برای خودت یک چیز هولناک ساختی.به هر چیزی هر جوریکه فکر کنی همونطور به نظر میاد.والله بچه 15ساله زایمان طبیعی میکنه هیچ عین خیالشم نبست.مگه مادرهای ما چطور بودن.الان با اینهمه پیشرفت علم از چی میترسی.زمان قدیم که فقط یک ماما بود که اونم خیلی ها پیدا نمیکردن..به سختی دنبال ماما بودن.ولی کسی نمیگفت میترسه.چون چیز عادی بود.الانم شما به این فکر کن کوچولوی نازت و زودتر ببینی
من با sayeh جون موافقم دخملم شش ماهشه دلم میخواد دوباره زایمان کنم یا برگردم به اون روز و اون لحظه ای که نی نی را گذاشتن رو سینم واااای که چه کیفی داره اصلا نمیشه توصیف کرد
خدایی درد هست برای هر دو زایمان و استرس اتاق عمل اما من سزارین بودم و همه چی عالی بود اولش درد داشت اما بعدش اصلا با مسکن هیچ اتفاقی انگار نیفتاده منم سه هفته دیگه به زایمانم مونده
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
24 ثانیه پیش
24 ثانیه پیش
24 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
