این تاپیک برای مادران پر انرژی و پرتلاشی هست که فرزندشون به تمرین و تلاش بیشتری برای یادگیری مهارتها داره برای اولین قدمها اولین کلمات و ... و هنیشه بزرگ ترین پیشرفتها نتیجه همین اولین ها هستند همه کودکان خاص و ویژه هستند از تفاوتها نترسیم بپذیریم و تلاش کنبم و این تلاش رو با هم به اشتراک بگذاریم بیاین و از پیشرفت فرزندمون بگبم هرچند کوچیک ما بیشتر مادرای دیگه دقیق میشیم و همه این لحظه های خوب قراره اینجا جمع بشن راهکارها هم با هم به اشتراک بذاریم
خوب اول از حودم شرو کنم
پیشرفت امرچز پسرم این بوده که کنار مبل رو دو تازانوش ایستادو بازی کرد به خاطر تمرینی بود که کاردرمانگر گفت ما دوتاپامونو این ور اون ور زانوهاش میذاشتیم تا حدود یه هفته بعد خودش تونست
سلام مامانجی..اینحاهم من معاونت بششششم
سلام بهمه...هدف ایجاد این تاپیک تبادل اطلاعات هستش....تحربه های مفید برای بجه هایی که از هر لحاظی تاخیر دارن....ما مادرانی هستیم که برای کوچیکترین پیشرفت باید مدام تلاش کنیم و انتظار بکشیم...میشه با همدردی و ارائه راهکار بهم این انتظار رو قابل تحمل تر کرد
بن یو دوست خوبی که بدون اغراق یه مادر بی نظیره با دقت و حوصله تمام مطالبو پیگیری میکنه و واقعا کسیو تا این حد دلسوز و با انرژی برای فرزندش ندیدم معاون نه شما رییسین خاااانوووم
من مامان بنیامین هستم .....بنیامین دو ماهگی تشنج داشت و شکر خدای متعال خیلی سریع کنترل شد و الان یکسالو پنح ماهه تشنح نداره اما پسرکم با تاخیر حرکتی مواجه شد و هنوز در سن ۲۱ماهگی راه نمیره نشستنش یازده ناهگی سینه خیز رفتنش هم سیزده ماهگی ...از لحاظ گفتار فعلا مشکلی ندارن اما نسبت به همسناش کمتره...کار درمانی میبردم اما با هربار کاردرمانی پسرفت عحیبی میکنه و منو منصرف میکنه الان میشینه سینه خیز میره کنار دیوار مدت زیاد نی ایسته با کمک لبه میز راه میزه اما آرومو با احتیاط ...مستقل گاهی تا یک مین می ایسته گاهی نه ..میگن تو فاز راه رفتنه اما خودم چشمم آب نمیخوره
نهههه مامانجی شما تاج سری عزیزم ....منم بشخصه تلاشای بی نظیر شما رو دیدم ما از بد روزگار اجبارا به مادران پرتلاش تبدیل شدیم 
اما خدا با ماااااااست و بما کمک میکنه نا امیدی کار شیطانه هدف ایجاد تاپیک هم همینه پر تلاشو پر انرژی برای اینده زیبای بجه هامون تلاش میکنیم و بی شک بچه های ما هم جز بهترین ها خواهند بود
اما خدا با ماااااااست و بما کمک میکنه نا امیدی کار شیطانه هدف ایجاد تاپیک هم همینه پر تلاشو پر انرژی برای اینده زیبای بجه هامون تلاش میکنیم و بی شک بچه های ما هم جز بهترین ها خواهند بود
سلام خانوم مامانجیی. پیشرفت پسرتون خیلی خوشحالم کرد. بهتون درخواست دوستی دادم. لطفا بپذیرین.ظاهرا با بخش مدیریت سایت در ارتباط هستید. پیشنهاداتی هست که برای بهبود سایت از طریق شما میتونم به مسوولین منعکس کنم. ممنون میشم
سلام به همگی،پسر من ناراحتی کبدی داره وگویا بدلیل زردی که داشت دچار اسپاسم عضلانی شده،الان دو سالشه ولی هتوز نمیتونه راه بره اما خدارو شکر نسبت به روزای اول کاردرمانی پیشرفت داشته،پسرم پاهاش درگیره.روز اول پاهاشو خیلی خیلی کم زمین میذاشت اونم فقط پنجه ی پاشو ولی الان خداروشکر پاشو کامل زمین میذاره وبا کمک مبل و دسته کابینت ومیله ای که خودمون واسش سفارش دادیم راه میره.
سلام دوستای گل خوسحالم که اینجا هستین و از پیشرفتای فرزنتون میگین سعی کنید بعد از معرفی دیگه از پسرفت و کارایی که نمیکنن نگیم فقط ذهنمون رو بخشای مثبت متمرکز شه که به امید خدا بیشتر و بیشتر بشن 
سی سی عزیز الان دیگه در ارتباط نیستم گلم !
پسر من خیلی به سختی میوه میخورد البته مشکل بلع نداره اما دوس نداشت دندوناشم خرابن یه راهکار برای بچه هایی که مشکل بلع داون ولی باید تا زمانی که مشکل حل بشه میوه به بدنشون برسه یه نوع پستونک هست که سوراخای شیار شیاری مث رنده داره !میوه رو پوره میکنید توش میریزین میدین بهش فشارش که بده اون پورهه درمیاد بیرون من حس میکنم اون شیارا خود به خود یه ماساژ به زبونش میدن از وقتی اینو دهنش میذاره اوای جدید ایجاد میکنه
سلام پسر من اسمش مهدیه از 21 ماهگی متوجه تشنج شدیم و الان دارو مصرف میکنه روزی یه قرص فنوباربیتال و یک و نیم کاربامازپین تشنجش خیلی خفیفه و فقط یه بار تو نوار مغز نشون داده در حال حاضر عدم توجه و تاخیر داره زیر ششماه گردن گرفت هشت ماهگی نشست 11 ماهگی سینه خیز رفت و 15 ماهگی چهاردست وپا و ایستادن با وسایل تا 18 ماهگی که بردیم کاردرمانی برا راه رفتن 22 ماهگی راه رفت و در حال حاظر روی تعادل و ریزه کاری های حرکتیش کار می کنیم گفتار هم نداره حتی به صورت کلمه قراره ببریم پیش گفتار درمان
بچه ها پیشرفتای این چند روز مهدی این بوده که آوا سازیش دوباره خوب شده امروز یه چندتا قاشق غذاشو خودش می برد سمت دهنش و پیومد سمت سفره تا غدا بخوره البته خیلی کم خورد ولی به قول شوهرم همین بیشتر از قاشقایی که من به زور می دمش جذب میشه😁 واینکه دیروز من داشتم نارنگی می خوردم وسوسه د اومد کنارم نشست که بخوره ولی تا یکمشو چشید فرار کرد
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
22 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
