من لترزول خوردم به مدت سه ماه فولی 23_24 بود هر ماه فقط یه فولی بالغ داشتم امپولم زدم اما بازم نی نی نیومد
عاقبت در یک شب از شبهای دور
❣کودک من پا به دنیا می نهد
❣آن زمان بر من خدای مهربان
❣نام شورانگیز مادر می نهد
❣ان زمان طفل قشنگم بی خیال
❣در میان بسترش خوابیده است
❣بوی او چون عطر پاک یاس ها
❣در مشام جان من پیچیده است
❣ان زمان دیگر وجودم مو به مو
❣بسته با هستی طفلم می شود
❣ان زمان در هر رگ من جای خون
❣مهر او در تار و پودم می شود
❣می فشارم پیکرش را در برم
❣گویمش چشمان خود را باز کن
❣همچو عشق پاک من جاوید باش
❣در کنارم زندگی اغاز کن
❣میگشاید نور چشمم دیدگان
❣بوسه ها از مهر بر رویش زنم
❣گویمش اهسته ای طفل عزیز
❣می پرستم من تو را مادر منم
من حدود دو سال نیم اقدامم که تو این مدت دو دوره سه ماه خوردم با فاصله یک سال
عاقبت در یک شب از شبهای دور
❣کودک من پا به دنیا می نهد
❣آن زمان بر من خدای مهربان
❣نام شورانگیز مادر می نهد
❣ان زمان طفل قشنگم بی خیال
❣در میان بسترش خوابیده است
❣بوی او چون عطر پاک یاس ها
❣در مشام جان من پیچیده است
❣ان زمان دیگر وجودم مو به مو
❣بسته با هستی طفلم می شود
❣ان زمان در هر رگ من جای خون
❣مهر او در تار و پودم می شود
❣می فشارم پیکرش را در برم
❣گویمش چشمان خود را باز کن
❣همچو عشق پاک من جاوید باش
❣در کنارم زندگی اغاز کن
❣میگشاید نور چشمم دیدگان
❣بوسه ها از مهر بر رویش زنم
❣گویمش اهسته ای طفل عزیز
❣می پرستم من تو را مادر منم
فولی فکر کنم باید بالای18 باشه که توان ازاد سازی و باروری رو داشته باشه چون من دکترم میگفت هر وقت فولی18 به بالا داشتم امپول میزدم من روز 14 سونو میرفتم
عاقبت در یک شب از شبهای دور
❣کودک من پا به دنیا می نهد
❣آن زمان بر من خدای مهربان
❣نام شورانگیز مادر می نهد
❣ان زمان طفل قشنگم بی خیال
❣در میان بسترش خوابیده است
❣بوی او چون عطر پاک یاس ها
❣در مشام جان من پیچیده است
❣ان زمان دیگر وجودم مو به مو
❣بسته با هستی طفلم می شود
❣ان زمان در هر رگ من جای خون
❣مهر او در تار و پودم می شود
❣می فشارم پیکرش را در برم
❣گویمش چشمان خود را باز کن
❣همچو عشق پاک من جاوید باش
❣در کنارم زندگی اغاز کن
❣میگشاید نور چشمم دیدگان
❣بوسه ها از مهر بر رویش زنم
❣گویمش اهسته ای طفل عزیز
❣می پرستم من تو را مادر منم
عاقبت در یک شب از شبهای دور
❣کودک من پا به دنیا می نهد
❣آن زمان بر من خدای مهربان
❣نام شورانگیز مادر می نهد
❣ان زمان طفل قشنگم بی خیال
❣در میان بسترش خوابیده است
❣بوی او چون عطر پاک یاس ها
❣در مشام جان من پیچیده است
❣ان زمان دیگر وجودم مو به مو
❣بسته با هستی طفلم می شود
❣ان زمان در هر رگ من جای خون
❣مهر او در تار و پودم می شود
❣می فشارم پیکرش را در برم
❣گویمش چشمان خود را باز کن
❣همچو عشق پاک من جاوید باش
❣در کنارم زندگی اغاز کن
❣میگشاید نور چشمم دیدگان
❣بوسه ها از مهر بر رویش زنم
❣گویمش اهسته ای طفل عزیز
❣می پرستم من تو را مادر منم