2737
2734
عنوان

شعر و لالایی کودکانه

| مشاهده متن کامل بحث + 312492 بازدید | 1243 پست
دویدم ودویدم

به یک سؤال رسیدم


کیه که توی دنیا

ماهی می ده به دریا؟


برف و تگرگ می سازه

درخت و برگ می سازه؟


به بلبلا آواز می ده

به موش دم دراز می ده


به آدمها خواب می ده

آفتاب و مهتاب می ده


جواب تو آسونه

خدای مهربونه هر بچه ای می دونه
باران بهانه است
آسمان را هوس بوسه زدن بر خاک است
پروانه شایسته بال میزنه آهسته
بالاشو جمع میکنه از بچه ها میترسه
بدو بیا من هستم
من مادر تو هستم من تو رو میپرستم
باران بهانه است
آسمان را هوس بوسه زدن بر خاک است

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

ماهی سرخ و زرد من
تو آب شنا می کنه برام
وقتی که نزدیکش میشم
دهنش رو باز می کنه برام
یه روز گفتم ای ماهی جون از آب بپر بیا بیرون
خنده ای کرد و گفت به من
که ای عزیز خوب من
ماهی باید تو آب باشه
تا همیشه زنده باشه
باران بهانه است
آسمان را هوس بوسه زدن بر خاک است
مادر بزرگ وقتی اومد خسته بود
چارقدشو دور سرش بسته بود
صدای کفشش که اومد پریدم
دور گلای دامنش دویدم
بوسه زدم به لپّاش
تموم شد خستگی هاش
باران بهانه است
آسمان را هوس بوسه زدن بر خاک است
2731
بابابزرگ چه پیره
الهی هیچ‌وقت نمیره
عینک داره با عصا
قصه می‌گه با ادا
خوشحاله مثل بنده
با ریش سفیدش می‌خنده.
دست می‌کنه تو سینی
به من می‌ده شیرینی
خوشحاله مثل بنده
با ریش سفیدش می‌خنده.
باران بهانه است
آسمان را هوس بوسه زدن بر خاک است
صبح که از خواب پا میشم
چون گل نرگس وا میشم
یه کمی ورزش میکنم
دور باغچه گردش میکنم
صدا می زنم مامان جون مامان جون
چایی رو بریز تو فنجون
می خوام چایی بنوشم
لباس گلی بپوشم
برم به کودکستان
میان ان گلستان
انجا که خانه ماست
گل آشیانه ماست
باران بهانه است
آسمان را هوس بوسه زدن بر خاک است
چه دختری، چه چیزی، دست میکنه تو دیزی، گوشتارو درمیاره، نخود رو جاش میزاره، دهن آقاش میذاره ، دیزی که در نداره،خاله خبر نداره.

باران بهانه است
آسمان را هوس بوسه زدن بر خاک است
لا لا لا لا گل پونه، گدا اومد در خونه، نونش دادیم خوشش اومد، خودش رفت و سگش اومد، چخش کردیم بدش اومد، لا لا لا لا گل خشخاش، بابات رفته خدا همراش، لا لا لا لا گل فندوق، ننه ت رفته سر صندوق، لا لا لا لا گل گردو، بابات رفته توی اردو، لا لا لا لا گل پسته، بابات رفته کمر بسته، لا لا لا لا گل سوسن، بابات اومد چشت روشن!، لا لا لا لا گل زیره، چرا خوابت نمیگیره، که مادر قربونت میره، برو لولوی صحرایی، تو از بچم چه میخایی، که این بچه پدر داره، و قرآن زیر سر داره، دو شمشیر بر کمر داره.

باران بهانه است
آسمان را هوس بوسه زدن بر خاک است
2738
یکی بـود، یکی نبـود، سر گنبد کبود، پیرزنی نشسته بـود، اسبـه عصاری می کـرد، گربـه بقالی می کرد، شتر نمدمالی می کرد، پشه رقاصی می کرد، عنکبوته بنبازی می کرد (بند بازی)، موشه ماسوره می کرد، مادر موش ناله می کرد ، فیل اومد به تماشا، پاش سرید به حوض شا (شاه)، افتاد و دندونش شیکس، گفت: � چه کنم، چاره کنم، روم و به دروازه کنم، صدا بزغاله کنم: بع ، دنبه داری؟ نع، پس چرا میگی بع؟
باران بهانه است
آسمان را هوس بوسه زدن بر خاک است
مرغ زرد پا کوتا، گل باقلا، سینه سفید دم طلا، گردن دراز دم کلم، به شیش قرون، می خریدنش، نمی دادمش، شب ها مونسم بود، روزها همدمم بود، سگ اومد. کدوم سگ؟ همون که مرغ و بردش، کدوم مرغ؟ مرغ زرد پاکوتا....

چوب اومد. - کدوم چوب،- همون که سگ را کشتش،- کدوم سگ ....

آب اومد- همون که چوب را بردش
گاو اومد- همون که آب رو خوردش
شیر اومد- همون که گاو رو کشتش
شاه اومد – همون که شیر روکشتش
کدوم شیر ؟ - همون که گاو را کشتش . – کدوم گاو ؟ - همون که آب را خوردش.- کدوم آب؟ - همون که چوب رو بردش. - کدوم چوب؟ - همون که سگ را کشتش. - کدوم سگ؟
همون که مرغ و بردش. - کدوم مرغ؟ - مرغ زرد پا کوتا - گل باقلا. سینه سفید دم طلا، گردن دراز دم کلم، به شیش قرون می خریدنش، نمی دادمش، شب ها مونسم بود، روزها همدمم بود ...
باران بهانه است
آسمان را هوس بوسه زدن بر خاک است
رفتم به صحرا، دیدم قورباغه، گفتم: قورباغه، دماغت چاقه! رفتم به صحرا دیدم خرخاکی، گفتم : خرخاکی، چه قدر نا پاکی! رفتم به صحرا دیدم لاک پشت ، گفتم : لاک پشت قرت ما را کشت، رفتم به صحرا دیدم مارمولک، گفتم: مارمولک، عیدت مبارک!
باران بهانه است
آسمان را هوس بوسه زدن بر خاک است
دویدم و دویدم، سر کوهی رسیدم، دو تا خاتونو دیدم، یکیش به من آب داد، یکیش به من نون داد، نون رو خودم خوردم، آب رو دادم به زمین، زمین به من علف داد، علف را دادم به بزی، بزی به من پشگل داد، پشگل رو دادم به نونوا،‌ نونوا به من آتیش داد، آتیش و دادم به زرگر، زرگر به من قیچی داد، قیچی رو دادم به درزی (یا به جولا)، درزی (جولا) به من قبا داد، قبا رو دادم به مولا، مولا به من قرآن داد، قرآن رو دادم به بابا، بابا به من خرما داد، یکیش رو خودم خوردم ، یکیش افتاد به زمین، گفتم: بابا ، خرما بده، زد تو کلام افتاد تو باغچه، رفتم کلامو بیارم، آتیش به پنبه افتاد، سگ به شکنبه افتاد، گربه به دنبه افتاد
باران بهانه است
آسمان را هوس بوسه زدن بر خاک است
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز