2726
عنوان

دل بندگی و بندگی دل

| مشاهده متن کامل بحث + 45251 بازدید | 205 پست
الهى! بنده اى گم کرده راهم

بده راهم که سرتاپا گناهم

اگر عمرى به غفلت زیست کردم

تمام هستیم را نیست کردم

به هر در، حلقه کوبیدم خدایا

لباس یأس پوشیدم خدایا

اسیر نفس هر جایى شدم من

مقیم شهر رسوایى شدم من

نچیدم گل زشاخ آرزویى

ندارم پیش مردم آبرویى

کنم با عجز و لابه بر تو اظهار

گنه کارم گنه کارم گنه کار

تو رحمان و رحیم و مهربانى

منم مهمان تو، تو میزبانى

تو سوز سینه ام را ساز کردى

در رحمت به رویم باز کردى

تو گفتى توبه کن، من مى پذیرم

ترحم کن امیرا من فقیرم

الهى! هرچه هستم هر که هستم

سر خوان عطاى تو نشستم

یقین دارم که با این شرمسارى

نجاتم مى دهى از خوار و زارى

اگر کوه گنه گردیده بارم

یقین دارم على را دوست دارم

ببخشا اى همه آگاهى من

گناهم را به خاطرخواهى من

الهى! گرچه هستم غرق عصیان

پشیمانم پشیمانم پشیمان

(ژولیده نیشابورى)

افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

بنام خداوندی که داشتن او جبران همه نداشته های من است

میستایمش ، چون لایق ستایش است . . .

پروردگارا

به من بیاموز ، دوست بدارم کسانی را که دوستم ندارند

کریه کنم برای کسانی که هیچگاه غم مرا نخوردند

لبخند بزنم به کسانی که هرگز تبسمی به صورتم ننواختند

و عشق بورزم به کسانی که عاشقم نیستند . . .

آمین
افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد
2728
من درد تو را زدست آسان ندهم
دل برنکنم زدوست..تا جان ندهم


از دوست به یادگاری دردی دارم
کان درد به صد هزار درمان ندهم............................
دور از این هیـــــاهو
دلــــــم کـــویـــر می خواهد
و تنهــایی و سکوت
و آغوش ِ سرد ِ شبی که آتشم را فرو نشاند...
عشق با بالهای شور و شعور :


عشقی که با شور بیاد، با شور هم میره
عشقی که باشعور بیاد، مادامی که شعور باشه، با هیچ شوری نمیره
چون خدا تضمینش کرده


حتما شنیدید وقتی دو نفر ازدواج می کنند، خدا به واسطه ی دو تا از فرشته های گل و گلاب و خوشگلش، محبت زن و شوهر رو تو دل هم قرار میده.
به شرطی که عشقی از جنس شعور باشه
و نه صرف یه شور و یه احساس زودگذر درونی
و تا هر وقت که طرفین با شعور باشن، خدا محبت رو تضمین میکنه

اما وقتی علاقه بر اساس شور باشه و خالی از عقل و تفکر و مشورت
اون شور هر لحظه ممکنه با شور به یک نفر دیگه از بین بره

اما خوشا روزی که کنار هم باشند
که عشق اگه با "شعور" آغاز بشه
اونقت هست که "شور" میشه، موتور محرک زندگی
عشق میشه یه گوله ی انرژی ...
نهایت آرامش و شادی ...

خب اکثر اعضای این سایت که متأهل هستند و دیگه آب از سرشون گذشته
پس نتیجه اخلاقی چیه ؟

1- اگه کسی خواست ازدواج کنه با کسی که فقط دوسش داره، بهش مشاوره درست بدیم

2- اگه کسی با شور ازدواج کرد و اومد اینجا شروع به ناله و فغان کرد، چندان هم نمیشه درکش کرد

3- اگه خودمون جزء اونایی هستیم که با شعور ازدواج کردیم ولی الآن داره زندگی دچار مشکل میشه، پس احتمالا یکی از طرفین داره بی شعوری میکنه (مهربانانه بخوانید : بدون شعوری !!)
سلام

واقعا"مطلب قابل تاملی بود............حداقل برای من !

خیلی ممنون...............
دور از این هیـــــاهو
دلــــــم کـــویـــر می خواهد
و تنهــایی و سکوت
و آغوش ِ سرد ِ شبی که آتشم را فرو نشاند...
خدایا !....................

خدایا! هدایتم کن! زیرا می‏دانم که گمراهی چه بلای خطرناکی است.
خدایا! مرا از بلای غرور و خودخواهی نجات ده،تا جمال زیبای تو را مشاهده کنم...........

خدایا! من کوچکم، ضعیفم، ناچیزم، پرکاهی در مقابل طوفان‏ها هستم،
به من دیده‏ ای عبرت‏ بین ده، تا ناجیزی خود را ببینم وعظمت تو را براستی بفهمم............

خدایا! دلم از ظلم و ستم گرفته است،
تو را به عدالتت سوگند می‏دهم ...که مرا در زمره ستم‏گران و ظالمان قرار ندهی..............

خدایا! دردمندم، بی قرارم.......،
روحم از شدت درد می‏سوزد،قلبم می‏جوشد، احساسم شعله می‏کشد،و بندبند وجودم از شدت درد فریاد می‏زند،
تو مرا در آغوش پر مهرت آسایش بخش.............

خدایا! به سوی تو می‏آیم، از عالم و عالمیان می‏گریزم،
تو مرا در جوار رحمت خود سکنی ده..........................
دور از این هیـــــاهو
دلــــــم کـــویـــر می خواهد
و تنهــایی و سکوت
و آغوش ِ سرد ِ شبی که آتشم را فرو نشاند...
ای خدا......................................

ای خدای مسلم بن عقیل!
وقتی معشقوق هست هیچ عاشقی تنها نیست حتی اگر همه عالم کوفه شود همه درها بسته گردد وهمه دستها آلوده به خدعه.

ای خدای جان!
کمیای مهر حسین هر چه سیاهی را سفید و هر ورق پاره ای را طلا می کند .وجود ما و عشق حسین .

ای خدای اباعبدا...!
" یا لیتنا کنا معک " ما را آکنده از صداقت و اخلاص کن.

ای خدای ذو الجناح !
وقتی اسبی در آستان حسین (ع) به معرفتی چنان دست می یابد روانیست که سالکان کوی او محروم از معرفت بمانند . ما را تا کمترین پایه ی معرفت حسین تعالی بخش.

ای خدای حر !
هر روز عاشوراست و هر زمین کربلا و انسان هر لحظه در معرض آزمایش و فتنه و بلا. رو سفیدمان کن.

ای خدای علی اکبر!
ما را در سنت ذبح عزیزان پیش پای محبوب شیعه حسین قرار ده.

ای خدای علی اصغر!
تویی که به کوچکترین سرباز حسین برترین کمال را بخشیده ای عشق و وفا را از شیعیان حسین دریغ مدار.

ای خدای زینب!
نو را به عظمت زینب سوگند گه جلوه ای از جلال زینب را به مردان و زنان بنمایان تا جلوه های فریبای دنیا در نگاهشان رنگ ببازد.

ای خدای عباس!
تنها تویی که می توانی عشق را با جنگ و ادب را با دلاوری در وجود کسی متجلی کنی و ما را به دست ستقی ابولفضل از این فضائل سیراب کنی....
یا ایتها النفس المطمئنه....وادخلی جنتی

ای خدای حسین !
آستان تو بر پا برهنگان و گمنامان و از قلم افتادگان و مهر باطل خوردگان گشاده تر است ما را از این آستان کرامت محروم مکن.

ای خدای کربلا!
ما را روز به روز با این حقیقت کربلایی که " مقربانت را جام بلا بیشتر میدهی " آشنا کن.

ای خدای اشک !
اشک عزای حسین آب حیات تشیع است میان شیعه و گریه فاصله مینداز.

ای خدای عاشورا !
داغ فرزندان حسین(ع) را و مصیبت شیعه را به ظهور حضرت منتقم تسلی بخش...........................
دور از این هیـــــاهو
دلــــــم کـــویـــر می خواهد
و تنهــایی و سکوت
و آغوش ِ سرد ِ شبی که آتشم را فرو نشاند...
عزیز دلم........مامان آرین .....توام خیلی منو دعا کن دوستم که محتاجم..............

من این متن بالا رو از کتاب "مناجات" سید مهدی شجاعی نوشتم ...نویسنده اش ایشون هستن......من فقط انتخاب کردم .
دور از این هیـــــاهو
دلــــــم کـــویـــر می خواهد
و تنهــایی و سکوت
و آغوش ِ سرد ِ شبی که آتشم را فرو نشاند...
خداوندا !
در این برهوت عاطفه , هر که را تتمه دلی برای مهر ورزیدن هست , گرامی بدار و سرش را به سنگ جفا آشنا مکن.


خداوندا !
کاری بکن که دل قرار بگیرد ...................


خداوندا !
عاشقان را بساز و خستگان را بنواز و دیگران را از چشم دوستدارانت بینداز .


خداوندا !
دلهای سنگ آسا را بشکن تا مگر در شکستگی ها نشانی از تو بیابند که خود فرموده ای : انا عند القلوب المنکسره .
دور از این هیـــــاهو
دلــــــم کـــویـــر می خواهد
و تنهــایی و سکوت
و آغوش ِ سرد ِ شبی که آتشم را فرو نشاند...
خدایا
خود فرموده ای : انا عند القلوب المنکسره .

خدایا
دل شکسته ام.....

الهی و ربی من لی غیرک؟..........
دور از این هیـــــاهو
دلــــــم کـــویـــر می خواهد
و تنهــایی و سکوت
و آغوش ِ سرد ِ شبی که آتشم را فرو نشاند...
حمله از راست - بخش اول :

با سلام
به این سه داستان زیبا توجه فرمایید :

1- روزی امام حسن علیه السلام را (که کودکی خردسال بود) در دامان پیامبر گذاشتند، بچه بول کرد، پیامبر فرمودند جلوی فرزندم را نگیرید (بول فرزندم را قطع نکنید، لا تزرموا) ، سپس آبی آوردند و پیامبر آنرا شست....
(وسائل الشیعه/ج3/ص405)

2- روزی کودکی را برای تبرک و نام گذاری به نزد پیامبر آوردند، حضرت برای احترم خانواده، بچه را در دامان خودشون قرار دادند،
بچه بول کرد و خانوادش فریاد زدند،
حضرت فرمودند بول بچه قطع کنید (به بچه استرس وارد نکنید، بذارید راحت باشه)، حضرت بچه را رها کردند تا بچه بولش تمام شد،
سپس آرزوی برکت کرده و نام گذاری کردند و خانواده خوشحال شدند و کسی ندید که پیامبر از بول بچه ابراز ناراحتی کند،
خانواده که رفتند، حضرت لباسشان را شستند...
(مکارم الاخلاق ص 26)

3- ام فضل (دایه ی امام حسین) میگوید روزی حسین علیه السلام (در حالی که کودک بودند) در دامان پیامبر قرار دادم،
همین که پیامبر خواستند کودک را ببوسند، کودک بول کرد و قطره ای بر لباس پیامبر نشست،
ام فضل یه نیشگون از کودک گرفت (فقرصته) و حسین گریه کرد.
پیامبر با ناراحتی فرمودند آرام ام فضل، این لباس من است شسته می شود ولی تو بچه ام را به گریه انداختی ...
(وسائل الشیعه/همان ؛ لهوف /ص15)


شیطان در آیه ی 17 سوره اعراف قسم یاد کرده، که از چهار طرف یعنی جلو و عقب و راست و چپ به انسان ها حمله می برد. در روایات و تفاسیر حمله از راست، مختص مومنین شمرده شده است

یعنی حمله ی از راست حمله ایست که شیطان از طریق خود دین و اعتقادات فرد، به او ضربه میزند
در این سری از تاپیکها قصد داریم کمی در مورد این حمله ها صحبت کنیم

همانطور که از داستان ها پیداست یکی از آفتها، توجه به فروع و بازماندن از اصول است

گاهی ما چنان امر نجاست و طهارت برایمان مهم جلوه میکند، از بسیاری نکات مهم باز میمانیم

گاهی کودک زمین میخورد و صورتش خون می آید و با تمام نگاه خود، آغوش مادر را التماس میکند
اما مادر بجای آغوش کشیدن فرزند، ابتدا صورت خونی را پاک میکند
فوقش لباس او و ما نجس شود، اما دل بچه از هرچه نامهربانیست طاهر میشود

http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=152408&PostID=6668339#6668339
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730