2737
2739


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728
4هفته مونده عزیزم
من و خدا سوار یک دوچرخه شدیم. 🚲 من اشتباه کردم و جلو نشستم و خدا عقب ، فرمان دست من بود و سر دوراهی ها دلهره مرا می گرفت. تا این که جایمان را عوض کردیم حالا آرام شدم و هر وقت از او می پرسم که کجا می رویم؟ برمیگردد و با لبخند می گوید: ” تو فقط رکاب بزن “☺️
ایشالا به سلامتی زایمان کنین مامانای باردار
من و خدا سوار یک دوچرخه شدیم. 🚲 من اشتباه کردم و جلو نشستم و خدا عقب ، فرمان دست من بود و سر دوراهی ها دلهره مرا می گرفت. تا این که جایمان را عوض کردیم حالا آرام شدم و هر وقت از او می پرسم که کجا می رویم؟ برمیگردد و با لبخند می گوید: ” تو فقط رکاب بزن “☺️
من که همه چی میخوردم شب قبل زایمانمم رفتیم رستوران سالاد و خیار و شور و هله هوله خوردم خدا رو شکر بعدش چیزی نشد
من و خدا سوار یک دوچرخه شدیم. 🚲 من اشتباه کردم و جلو نشستم و خدا عقب ، فرمان دست من بود و سر دوراهی ها دلهره مرا می گرفت. تا این که جایمان را عوض کردیم حالا آرام شدم و هر وقت از او می پرسم که کجا می رویم؟ برمیگردد و با لبخند می گوید: ” تو فقط رکاب بزن “☺️
2738
نه بابا دکتر نی نی های من میگفت اصلا خوردن مادر باعث زردی نوزاد نمیشه زردی رو بیشتر بچه ها دارن بعضی ها کم بعضی ها زیاد معمولا پسرها بیشتره مال پسر خودم نزدیک 2ماه طول کشید و دخترم 1ماه از همون اول همه چی بخور که عادت کنه من مامانم از همون اول همه چی داد خوردم فقط خیار سبز تا 40روز نخوردم سیر و پیاز هم که کلا بدم میاد ولی بقیه چیزا رو خوردم
من و خدا سوار یک دوچرخه شدیم. 🚲 من اشتباه کردم و جلو نشستم و خدا عقب ، فرمان دست من بود و سر دوراهی ها دلهره مرا می گرفت. تا این که جایمان را عوض کردیم حالا آرام شدم و هر وقت از او می پرسم که کجا می رویم؟ برمیگردد و با لبخند می گوید: ” تو فقط رکاب بزن “☺️
من دوماه قبل از زایمان اولم شروع کردم به خوردن عرق بید و کاسنی هر روز یه پارچ شربت خاکشیر کاسنی ولی پسرم زردی داشت از نوع زیادش خخخخخخخ
من و خدا سوار یک دوچرخه شدیم. 🚲 من اشتباه کردم و جلو نشستم و خدا عقب ، فرمان دست من بود و سر دوراهی ها دلهره مرا می گرفت. تا این که جایمان را عوض کردیم حالا آرام شدم و هر وقت از او می پرسم که کجا می رویم؟ برمیگردد و با لبخند می گوید: ” تو فقط رکاب بزن “☺️
21هفته و 6روزه گلم ایشالا ب سلامتی
من و خدا سوار یک دوچرخه شدیم. 🚲 من اشتباه کردم و جلو نشستم و خدا عقب ، فرمان دست من بود و سر دوراهی ها دلهره مرا می گرفت. تا این که جایمان را عوض کردیم حالا آرام شدم و هر وقت از او می پرسم که کجا می رویم؟ برمیگردد و با لبخند می گوید: ” تو فقط رکاب بزن “☺️
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز