من تو یه شهر بسیاااارررر کوچیک زندگی میکنم(شهر الف).همه فامیلای من و همسرم اینجان! شهر به قدریییییییی کوچیکه که همه از همه چیت خبر دارن....از کوچک ترین چیزا من اینجا شهر مادریمه منتها بابام زیاد دوست نداشت و من وقتی 9 سالم بود میریم شهر بغلی(شهر ب) که بیست دقیقه با این جا فاصلشه و شهر بزرگیه امکانات داره(شهر خودمون(الف) چند تا مغازه و درمونگاه همین) من اونجا(ب) بزرگ شدم تا اینکه ازدواج کردم و دوباره برگشتیم با خانوادم شهر خودمون(الف) اینجا محل کار همسریمه که شغل ازاد داره با ادمایی پررو که نسیه میبرن .مام خونه خربدیم و مامانم اینام که از قبل خونه داشتن شهرمون یه شهر عجیب غریبه....مثلا مردسالاری خیلیییی زیاده! مرداش راحتن...بعد ازدواجم دوستیا و شب نشینیای مجردیشونو دارن(البته نه همشون اما رایجه) اما زناشون ....یکی یکم بد بگرده همه با دست نشونش میدن....به مردشم بخواد گیر بده واویلا من واسه این چیزا از اینجا متنفرمممم شوهر خودم زیاد اینطور نیست....منم عادی میرم بیرون...خودشم خیلییییی کم بره با دوستاش بیرون! ولی خب دوستاش همه اینطورن یعنی بیشتر شهر اینطورن....دم عروسیا همه جوونا میرن ویلایی باغی مست میکنن میرقصن کباب میخورن تادم صبح...شوهر منم بعضی وقتا میره اما خب به نسبت اونا که تا دیروقت هستن این زودتر میاد خلاصه همه ی اینا باعث شد من به یه شهر دیگه فکر کنم اونم شهر ج شهری که 1تا 1/5 ساعت باهامون فاصله داره و مرکز استانمونه....امکانات فوووول شوهرم میتونه مغازشو ببره اونجا دیگه از نسیه خبری نیست....شهر هم با امکانات! ولیییییییی اونجا رفتن پول میخواد...رهن بالااااای مغازه و خرج کردن برای بار زیاد و دکور شیک همش پول میخواد اینکه کارت اونجام بگیره یا نه...اصن بتونی ماهانه اجاره مغازتو در بیاری....نیاز به پشتوانه هست که تا خودتو بگیری بتونی از جیب بخوری ما شهر خودمون(الف) خونه داریم...بهتر از اون یه زمین داریم جفت خونه مامانم اینا....که جای خوب شهره زیرش دو تا مغازه میخوره که ارزشیه و همه دنبال مغازه هاشن...ماهانه میشه 600 تومن ازش اجاره گرفت مامانم اینا میگن تو تنها بچمی نری یه شهر دیگه....بیا همین جا تو زمینتون...خونتون رو بفروشید اینجا تو زمینتون یه دوبلکس خوشگل بسازید...زیرشم مغازه...هم اجاره میگیرید ماهانه هم نزدیک خودمی بچه دار بشید من دلم میخواد تنها نوه ام پیش خودم باشه.... و من در برابر این حرفا چیزی ندارم بگم شوهرمم مایل نیست بریم....هر چی میگم شهر ج بهتره برامون میگه زیاد دوست ندارم ساغر....اونجا خونهه ها گرونه باید بریم اجاره(ما اصلاااا نمیتونیم زمینمونو بفروشیم چون زمین باارزشیه) بزار اینجا خونه بسازیم یکم باشیم توش موقع مدرسه رفتن بچمون با جیب پرپول میریم شهر ج خونه میخریم و زندگی میکنیم این یعنی میشه حدود 10 سال دیگه یعنی وقتی که من شدم 32 ساله هررررر روز فکر میکنم بریم؟ نریم؟ بسازیم؟ بریم اجاره؟ بدجوریییییییییی فکرم مشغوله خواستم اینجا بگم یکم اروم شم....بلکه شمام چیزی گفتید