سلام دوستان عزیزم من یه مامانم که یه دختر 2سال و 5 ماهه دارم و یه پسر نزدیک به یک سال و بسیار تنها و غمگینم دلم می خواد با کسایی که مثل خودمن حرف بزنم و راهنمایی بگیرم
اگر کسی شرایطش مثل من یا شبیه به منه خواهشا بیاین کمک روزگار سختی دارم
چرا غمگینی مریم جون؟؟؟
من که فعلا یه دونه دارم. با وجود سختی های زیادش، دوست دارم اختلاف سنی بچه هام کم باشه
ریحانه، 23 مهر 92، شب عید قربان، بزرگترین عیدی خدا به من و باباش شد...
من هنوز نصیبم نشده ایشاله در آینده این دغدغه ها رو خواهم داشت
مریم جان مادران زیادی مثل شما هستن، مثلا مامانایی که دوقلو یا سه قلو دارن. ایشالا این روزا هم میگذره و سال دیگه این موقع اوضاع برای هممون بهتر میشه
سلام مریم جان منم خیلی شرایطم شبیه شماست بهت درخاست دوستی میدم
عزیزم نیستی
عزیزم نیستی
سلام مرسی از دوستانی که نظر دادن
راستش از شرایطم خیلی هم ناراضی نیستم فقط نیاز به همدردی دارم تا مدیریت بهتری داشته باشم
شیما جان شما تهرانی؟
بچه های من با اینکه مهد نمیرن زیادم بیرون نرفتن 3 با تو زمستون سرما خوردن پسرم که آب شد و من هیچ کاری نمی تونم بکنم. من شاغلم برای بچه ها پرستار گرفتم اما خوب هیچ کس مثل مادر نمی تونه به بچه ها برسه پسرم داره یک سالش میشه اما هنوزم درست غذا نمی خوره چون این پرستاره با حوصله بهش غذا نمیده
مدام باید به دخترم باج بدم تا جیغ و داد نکنه و برادرش رو بیدار نکنه. کلا از اینکه دخترم به لحاظ تربیتی تو مشتم نیست خیلی ناراحتم. تازگیها با هم دعواشون میشه سر گوشیه من و من فقط به خودم فحش می دم که چرا از اول اجازه دادم دخترم با گوشیه من بازی کنه حالا مگه میشه ازش گوشیو گرفت
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
26 ثانیه پیش
30 ثانیه پیش
33 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
