2733
2734
سلام دوستان یه پسر سه سال و هشت ماه دارم و واقعا قصد بچه دوم نداشتیم. الان سه چهار روزه فهمیدم باردارم. خیلی استرس دارم . واسه همه چی خیلی دوست داشتم همین پسرم بزرگتر شد مهد بره و منم یکم به علائقم برسم. حالا که دقیقا این موضوع پیش اومد ، متوجه این بارداری هم شدم. راستش اینکه فقط به خاطر بچه اول بچه دوم بیاریم اصلا دلیل منطقی برام نبود. همیشه میگفتم باید خودمون از ته دل بخوایم که بچه دوم بیاریم. اعتقاد داریم از کجا معلوم رابطه دو تا بچه در اینده با هم چطور میشه. الان هر کاری میکنم نمیتونم دومی رو هضم کنم. تروخدا کمکم کنیدددددددد چطوری خودم رو علاقه مند کنمم. میترسم با گذشت زمان هم نتونم باهاش کنار بیام
قبلا هم تایپیک زده بودم البته بگم گاهی با همسرم در مورد تک فرزندی صحبت میکردیم ولی باز به نتیجه نمیرسیدیم که تک فرزندی بلاخره واسه بچه خوبه یا نه الان به همسرم میگم سعی کن به رادین فکر نکنی و ببینی چطور قراره این دومی رو بپذیریم

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

انگار نمیتونم بپذیرم خودم رو فدای یه بچه دومی کنم اینو بگم که هر ددو از صمیم دل بچه اول رو میخواستیم . من حتی به خاطر بچه ام تا باردار شدم کارم رو گذاشتم کنار. بدون اینکه حس بدی داشته باشم. با علاقه اینکار رو انجام دادم و الان هم اصلا پشیمون نیستم
2728
عزیزم کنار میای دوست من اصرار داشت بچه دومشو سقط کنه...وای که نمی دونی چه کارایی کرد...همش به شوهرش فحش میداد و میگفت بچشو دوست نداره حتی یذره رعایت نمی کرد واس بارداریش...مثلا میرفت رو اپن می پرید پایین...به شیکمش مشت میزد...بار سنگین بلند می کرد و خلاصه خدا خواست و بچش موند صدای قلبشو که شنید یکمی نرم تر شد...تکونای بچشو حس کرد آروم تر شد و روزی که تو بیمارستان بچشو شیر داد واس اولین بار گریه می کرد که من چطور دلم می اومد که بچم نباشه....الانم عاشق دوتا بچه هاشه ولی یجورایی دومی واسش شیرین تره و خداییش هم بچه بهتری هست
آب هست،ولی کم است!!!
2738
هستی جون به نظرت روحیه دختر با پسر تو این مورد فرق نداره ؟ من همیشه فکر میکردم پسرها تک فرزندی رو خیلی راحت باهاش کنار میان. تو اطرافیان هم تک فرزند پسری که بزرگ شدن زیاد داریم. تا جای که من دیدم مشکلی نداشتن
ای خدا موندم چیکار کنممممممممممممممممممممم گریههههههههههههههههههههههههه میترسم مامان خوبی نشممممممم. میترسم همش خسته و افسرده و عصبی باشمممممممممممم طفلیها گناه دارن اینطوری
بی نهایت داره برام سخت میاد که از اول بخوام یه نوزاد دیگه رو بزرگ کنم البته ادم مطمئنا بچه رو ببینه حسش بهش عوض میشه ولی میترسم از پس دوتا بچه بر نیاممممممم. میترسم پسرم روحیه اش تضعیف بشه
عزیزم مطمئن باش عاشقش میشی و بهترین مامان دنیا هم میشی فعلا هم کاری هست که شده...چاره ای نداری جز اینکه بپذیریش...اون طفلی چه گناهی کرده...دوستش داشته باش از الان تو مامانشی و باید از همین الان که از وجودت داره جون میگیره عاشقش باشی
آب هست،ولی کم است!!!
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687