2737
2734
سلام-مادران عزیزی که به این تاپیک مراجعه میکنید قبل از هر چیز باید بگم بسیار درمانده و غمگینم.فکرم و مغزم دیگه قادر به تصمیم گیری نیست.گفتم اینجا یه تاپیک بزنم شاید باشن دوستانی که تجربه دارن و کمکم کنن.. دخترم یک هفته دیگه ب لطف خدا 19 ماهش تموم میشه.بچه خوب و آرومیه خدارو شکر.باهاش هیچ مشکلی ندارم به جز غذا نخوردنش.غذا اصلاااا نمیخوره شیر خودمو میخوره.از قاشق فراریه.حتی 3قاشق چایخوری با میل خودش نمیخوره.دلم میخواد از شیر بگیرمش بلکه بخوره.ولی میترسم از شیر بگیرم شیرمم خشک بشه ولی بازم غذا نخوره.همه راهی رفتم موفق نشدم.همه تعجب میکنن که چقدررر فراری این بچه از غذا.خودمو مقصر میدونم کمی.زمانی که کوچکتر بود و میل به خوردن نداشت حواسشو پرت میکردم و کمی غذا میزاشتم دهنش میگم شاید این مساله باعث شده زده بشه.دوستانی که تجربشو داشتین خواهش میکنم بگید چه کنم؟ممنونم
CafeMom Tickers
من دخترم رو دو سالگی از شیر گرفتم . بعدش غذا خوردنش واقعا بهتر شد. بعد یه چیزی که هست اصلا بچه ها نباید بفهمند نسبت به چیزی حساسی بیچارت میکنن. کم کم ازش تو آماده کردن غذا کمک بگیر معمولا جواب میده

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731
مریم مقدس آنلاین پست ها : 4962عضویت:1390/4/2 یه چیزی که هست اصلا بچه ها نباید بفهمند نسبت به چیزی حساسی بیچارت میکنن دقیقا
خداییش بیاین ظاهربین نباشیم    ؛ بعضیا ممکنه در ظاهر کمی بی شعور به نظر بیان , اما وقتی باهاشون حرف می زنیم و بیشتر می شناسیمشون ؛ می بینیم که در باطن خیلی بی شعــورترن ....      
2738
دختر من هم بیست روز دیگه نوزده ماهش تموم میشه و دقیقا مثل دختر شماست وزنس الان هشت و نیمه و قدش حدود ۷۶ ولی من اصلا حساس نیستم تلاشمو میکنم ولی حساس نیستم دیروز هم از شیر گرفتمش الان تو ترکه
چرا نگران باشم شاید هرگز اتفاق نیفتد!
دختر من 2 سال و دو ماهشه مریم راست میگه حساس نباش منم اوایل حساس بودم یعنی وقت غذاش میشد غصه ا داشتم یه بار بزرگ رو دوشم بود همیشه این وعده رو میدادم غصه وعده بعدی رو میگرفتم انقدر که دخترم بد غذا بود اما بیخیال شدم میاوردم خورد خورد نخورد از جلوش بر میداشتم اصلا اصرار نمیکردم وقتیم غذاشو میخورد نمیگفتم افرین دخترم که با خودش فک کنه چه کاری کرده کم کم به مرور بهتر شد سر میز همسرو صدا میکردم برای شام میدیدم اون جلوتر از همسرم میاد و منم قاشق چنگال میدادم خودش بچینه و کلی ذوق میکرد بعد به مرور بهتر شد فقط از حساسیتت کم کن واسه من یادمه که یه شب به دخترم هیچی ندادم از روزای بعد فهمید که همینطوره یا باید همون موقع بخوره یا دیگه از غذا خبری نیست
زندگی به من یاد داد.... اگر قضاوت نادرستی در مورد کسی بکنم دنیا تمام تلاشش را میکند تا مرا در شرایط او قرار دهد تا به من ثابت کنددر تاریکی همه ما شبیه همدیگریم...
اوووووووووووف چقدر حرف زدم
زندگی به من یاد داد.... اگر قضاوت نادرستی در مورد کسی بکنم دنیا تمام تلاشش را میکند تا مرا در شرایط او قرار دهد تا به من ثابت کنددر تاریکی همه ما شبیه همدیگریم...
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687