2733
2739
منم پارسال رفتم یه آرایشگاه ابروهامو بردارم ، آرایشگر خودم زنگ زده بودم نبود ،چقد رو دارن این آرایشگرا تبلیغشو از محله ی ما دیدم ؛خانوم تو آگهیش نوشته بود متخصص ابرو !! رفتم دیدم تابلوئه تازه از یه شهر دیگه اومده اینجا ارایشگاه زده گوله اعتماد به سقف!! گفتم حالا بشینم تا اینجا اومدم حتما بلده ؛گند زد به ابروم یه خط نازک کج و کوله جالبیش اینه به جز من هم مشتری نداشت آخر کار گفت خیلی خوب شد درآورد شمارشم هم داد بهم کارت نداشت رو کاغذ نوشت به زور داد بهم،اومدم بیرون انداختم تو جوب
سه سال پیش رفتم ارایشگاهی که خیر سرش کار رنگ و مشش عالی بود قرار بود موهامو کنفی کنه از ساعت یک کارشو شروع کرد ساعت 6 شبیه جوجه رنگیا اونم زرد رنگ تحویلم داد گریه ام گرفته بود گفتم این کجاش کنفیه گفت اتفاقا بهت میاد اگه دوست نداری فردا بیا برات رنگ کنم چون مشتریمی 30میگیرم حالا چهارشنبه سوری بود تو اون اوضاع نارنجک و ترقه در به در لوازم ارایشی بودم که بتونم رنگ بخرم خلاصه دو تیوپ رنگ خالی کردم که اون شب بتونم برم مهمونی هیچوقت حلالش نمیکنم اون سال بخدا 13بار موهامو رنگ کردم دچاروسواس شده بودم بعد از حمام بازم زردیش معلوم میشد
یار دبستانی من با من و همراه منی چوب الف بر سر ما بغض من و آه منی حک شده اسم من و تو رو تن این تخته سیاه ترکه بیداد و ستم مونده هنوز رو تن ما


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

من که واسه عروسیم انقدر سایه پشت چشممو زیاد زده بود که خط چشمم از بین رفته و بعضی جاهاش خطش مونده بود انقدر عصبانی شده بودم ازش خط چشمو گرفتم خودم تکمیلش کردم سایه هامم کمرنگ کردم انقدرم از کار خودش خوشش اومده بود هی میگفت توروخدا یه عکس واسم بفرست بذارم تو آرایشگام واسه مشتریا!
لی لی لی لی حوضک 🙃 *** جوجو اومد آب بخوره افتاد تو حوضک 🌊🐥 *** این میگه بریم دزدی 😈 *** این میگه چی چی بدزدیم؟ 🤔 *** این میگه طشت طلای پادشاه رو! 🤴🏻 *** این میگه جواب خدا رو کی میده؟ 🙈🙊🙉 *** این میگه من من کله گنده 🙋🏻😎
خواهرم رفته بوده موهاشو رنگ بزنه موهاشو که رنگ میزنه اب قطع میشه چند تا بطری اب داشتن تو ارایشگاه شاگردش میریزه رو سر خواهرم که بشوره خواهرم میگه وقتی ریخت بوی مایع سفید کننده میداذ بلللههههع مایع سفید کننده ریخته بوده رو سر خواهرم دیگه خواهرم داد وبیداذ میکنه اینا هم میرن سوپر مارکت اب معدنی میخرن سر خواهرمو میشورن ولی دیگه داغون شده بود
2731
پارسال تو نی نی سایت یه خانومه تاپیک زد رفته بوده آرایشگاه موهاشو مش کنه زده بود سوزونده بود موهاشو ؛تو نی نی سایت بهش گفتن برو اتحادیه شکایت کن ،اینم رفته بود شکایت کرده بود ؛بعدا شوهر آرایشگره با شوهر خانومه درگیر شد کارشون به کلانتری کشید انقدکه بعضی آرایشگرا سلیطن ؛آرایشگره یه چیزیم طلبکار شد اونم شکایت کرد،آخرشو دیگه نیومد بگه چی شد
جدیدا هر گندی میزنن به ابرو میگن بیا هاشور کنم عروسک میشی فکر کنم برنامه ریزی دارن براش میزنن داغون میکنن که هاشور کنن
یار دبستانی من با من و همراه منی چوب الف بر سر ما بغض من و آه منی حک شده اسم من و تو رو تن این تخته سیاه ترکه بیداد و ستم مونده هنوز رو تن ما
من خیلی بلا سرم اومده یه دفعه بلند شدم رفتم ارایش صورت و براشینگ. ارایشش بد نبود بعد رفتم واسه ی براشینگ برداشت یه تیکه از موهاموپرت کرد جلو خورد تو چشمم اینقدر چشمم اشک کرد که تموم ارایش اومد پایین .
گفت آن یار کز او گشت سر دار بلند جرمش این بود که اسرار هویدا می کرد
2738
سال 82 زن داداشم تازه اپلیدی خریده بود. اومد پیش من گفت بیا ببینیم چه طوری کار میکنه.تیغه ی اصلاح صورتو گدچذاشت گفت بیا ببین اگه خوبه تو هم برو بخر. داشت بهم یاد میداد که چه طوری رو صورت بچرخونم و چه طور اصلاح کنم که دیدم داره گریه میکنه. حالا هی میگم چی شده .اون گریه میکنه. رفتم تو اینه دیدم نصف ابرو ندارم. بیچاره زن داداشم دید دارم میخندم گریه اش بند اومد
خدایا من در کلبه فقیرانه خود چیزی دارم که تو در عرش کبریایی خود نداری من چون تویی دارم و تو چون خود نداری.
سلام منم برای عروسیه داداشم رفتم ارایشگاه همونی که عروس رفته بود مثلا کارش 20 بود البته ناگفته نماند که یه هفته قبل از عروسی رفته بودم یه ارایشگاهی که همیشه میرم یه های لایت توووووووووووپ رو موهام دراورد هرکی میدید کف میکرد اما واااااای چشتون روز بد نبینه تو روز عروسی ارایشگره رسماااااااااا تر زد رو موهام انگار نمیشنید یه شینیون با تور بغل سرم دراورد بعد یه تاچ ضایع هم زد بهش تو عروسی تاجه همش حین رقص گیر میکرد به گوشوارم و لباسم خیلیییییییی عصبی بودم
لباسم یه پیرهن بادمجونی بود اونوقت اون گیج سایه نقره ای زده بود پشت چشمم با اژآنس رفتیم تالار تو ماشین از حرص گریم گرفت رسیدم تو تالار یه سایه ی بادمجونی خودم کشیدم رو نقر ه ای عکسام دست خواهرمه از حرصم هنوز از خونه مامانم نیاوردم شوهرم عکسامو دید گفت میومدی پیش خودم خوشگل تر میشدی تازه ارزونم حساب میکردم
وای خیر نبینن بعضیهاشون منم برای بله برونم رفتم ارایشگاه گفتم ارایش بسیار ملایم میخوام 100 بار گفتم توروخدا ملایم و ملیح درست کن هی گفت باشه حتما خیالت راحت وقتی تموم شد و خودمو تو اینه دیدم باورتون نمیشه خودم از خودم ترسیدم وای کل سرو کلم وحشتناک شده بود خدا ازش نگذره وقتی اومدم خونه خواهرم هم وحشت کرد و همینطور نامزدم و خواهراش و ...... یکی پس از دیگری وحشت میکردن فکرکنم اونشب هر کس منو دید شب نتونست بخوابه
گل پسرمن ۸ سالشه خداجونم ازالان دعا میکنم یک عروس خوب و نجیب و پاکدامن نصیبم کنی امین😉😉😉
تازه موقع شینیون برداشت موهای جلومو پسرونه زد که فشن کنه وای الان که دارم مینویسم بغضم میگیره رسما گند زده بود به موهام خدافقط میدونه من با اون موها تا6ماه که میرفتم خونه نامزدم چه حالی داشتم از خودم متنفرشده بودم
گل پسرمن ۸ سالشه خداجونم ازالان دعا میکنم یک عروس خوب و نجیب و پاکدامن نصیبم کنی امین😉😉😉
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز