2726
عنوان

مهد کودک یا پیشه مامانم؟؟؟

912 بازدید | 68 پست
سلام مامانا من پسرم دو ساله و پنج ماهشه از شش ماهگی که اومدم سر کارم پسرم پیشه مامانم بوده ولی الان از طرفی حس خوبی ندارم که اونجا باشه چون فکر می کنم بچه بی شخصیت می شه و هر کسی بهش یه چیزی می گه دوم با توجه به مشکلاتی که از مهد می دونم دوست ندارم مهد بذارم حالا خانومایی که تجربه دارید راهنمایی کنید که مهد خوبه یا پیشه مامانم ؟ در ضمن اینم بگم که پسر من در مقابل بچه هایی دیگه خیلی ساکت و آرومه از طرف نگرانم این توی مهد مشکل ساز بشه و نتونه از حق خودش دفاع کنه همش نگرانه این موضوع هستم.
پسر عزیزم! بودن تو بزرگترین نعمت زندگی و خندیدن تو قشنگ ترین لحظه زندگی ماست.
مثلاً یه مشکلی که هست مامانم بیشتر اشتیاق داره خواهرم با بچش بیاد خونشون تا من؟ به اون اصرار می کنه ولی به من نه؟ منم اذیت می شم می گم چون بچم همیشه اونجا هست سبک شدم دیگه..
پسر عزیزم! بودن تو بزرگترین نعمت زندگی و خندیدن تو قشنگ ترین لحظه زندگی ماست.

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

خوب چند ماه دیگه هم پیش مامانت باشه خوبه از 3سال به بعد مهد یعنی چی هرکسی بهش چیزی بگه! مامانت جای شما هستن اتفاقا اگه لوسش نمیکنند خیلی هم خوبه روانشناس ها میگن بعد3سال حتی اگه خونه دار هستید بگذارید مهد تا بچه اجتماعی بشه و .... در مورد اروم بودنش هم هرچی زودتر بره یاد بگیره بهتره باالاخره بعدش باید بره مدرسه دیگه
2728
دختر منم الان دو سال و هشت ماهشه و تمام مدت پیش مامانم بوده . تا بعد سه سالگی قصد مهد گذاشتن ندارم ولی بعدش احتمالا یه مهد نزدیک خونه مامانم میزارمش که دو سه روز در هفته فقط بره مهد . البته اگه مامانم اجازه بده !!
الهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
هستی جان من مشکلی ندارم که مامان حتی دعواش هم بکنه می گم خوب حق داره ولی مثلاً خواهرم یه چیزی می گه در مورد تربیت بچه در حالی که اجازه نمی ده کسی به بچه خودش حرفی بزنه
پسر عزیزم! بودن تو بزرگترین نعمت زندگی و خندیدن تو قشنگ ترین لحظه زندگی ماست.
مهد بزار ولی از 3 سال به بعد چون اون موقع هم میتونه از خودش دفاع کنه و هم همه چیرو بیاد برا شما تعریف کنه مثلا اگه مشکلی پیش اومد یا کسی اذیتش کرد بیاد بگه به قول دوستمون یه چند ماه دیگه هم صبر کن در مورد اصرار مادرت به خواهرت و بی اشتیاقی به شما هم درک میکنم چون خودم همین شرایط رو داشتم ولی چه میشه کرد دوره ایه که باید بگذره بعد دوباره خوب میشه
30 هزار دینار طلا،رقمی بود که یزید به هر نفر اهل خواص کوفه داد ودینشان را خرید! هر دینار چهارو نیم گرم،هر گرم طلا 98 هزار تومان.به پول امروز نزدیک به 13 میلیارد و 230 میلیون تومان اگر در آن زمان بودیم یار حسین می ماندیم؟
من هم دقیقا شرایط شما رو داشتم و زیاد خانواده ام تمایلی به نگهداری پسملم نداشتن ( خیلی شیطونه ) با همه دلهره ها و اضطراب هاش گذاشتمش مهد و الان خیلی راضیم
لطفا برای حاجتم دعا کن و یک صلوات مهمانم.....
مامان محمدی جان منظورم اینه که مامانم رفتارش با بچه خواهرم خیلی فرق می کنه تا بچه من.. انگار بچه سبک شده یا سر بارشون باشه مثلاً مامانم می گه اگر محمد طه اینجا نبود چه راحت بودم می رفتم فلان جا.. یا می گه همه کارام مونده.. یا می گه پنجشنبه خونه رو تمیز می کنم که محمد طه نیست ولی چه فایده دوباره روز از نو اینم بگم خیلی محبت هم می کنه ها ولی ....
پسر عزیزم! بودن تو بزرگترین نعمت زندگی و خندیدن تو قشنگ ترین لحظه زندگی ماست.
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز