مادرشوهر هر بار میاد خونمون اونم سرزده منم باردارم نمیتونم مثل قبل تمیز و مرتب باشم هی میاد ازم ایراد میگیره و بعدم دمشو میذاره رو کولشو میره دیگه خستم کرده !!!!!!!!
هر بار یه چیزی چرا لاغری چرا شکمت هنوز کوچیکه چرا سر ووضعت نامرتبه چرا شام حاضری میخوری (بچچچچچچچچم ) ریز به دنیا میاد و وووووووووو هزار تا ایراد دیگه به خدا خسته شدم دیگه از دست دخالتاش
محلش نذار هر وقت داره ایراد میگیره مثل ماست بمون نگاش کن تا از رو بره.
بخوابون دهنش
اینایی که گفتی معلومه از رو نگرانیش میگه نمیتونه تو دلش نگه داره. چون ظاهرت نشون میده
تازه شوهرمم بیشتر بهش رو میده میگه مامان اسم بچمونو چی بذاریم یکی نیست بهش بهش بگه آخه به مامانن تو چه ربطی داره که واسه بچه ما اسم بذاره
کلا اکثر مادرشوهرا رو اعصابن حتما یه چیزی باید بگن وگرنه اروم نمیگیرن.فکر میگنن الانم مثل قدیمه
یکیم بخوابون دهن شوهرت
هر چند روز یه بار میاد؟
کاش تو یه شهر دیگه بود مادرشوهرت....
مامانش به من میگه اسم بچتون رو انتخاب کردین میگم نه هنوز گئاذشتم واسه آخر کار هنوز راجبش فکر نکردم بعد با یه حالت تمسخری رو میکنه به شوهرم میگه ایشون باید تصمیم بگیره هنوز فکراشو نکرده!!!!!!!!
هیوا
چرا راحت حرفتو نمیزنی مثلا بگی من همینم یا از این به بعد خواستید تشریف بیارید قبلش اطلاع بدید
چه پرررررررررررررروووووووووو.زود دست بکار شو یه اسم انتخاب کن تا اونا پیشدستی نکردن
اینکه شوهرت از مامانش میپرسه اسم بچمون رو چی بزاریم احترامه شوهر منم به مامانش و باباش گفت اونا هم گفتن هرچی خودتون دوست دارین من همیشه اینجور در نظر میگیرم که وقتی بچه خودم هم بزرگ شد بهم احترام بزاره وازم نظر خواهی کنه یه لحظه پیش خودم فکر میکنم اگه پسر داشته باشم وبخوام نوه دار بشم چقد خوشحال میشم پسرم نظر منم بپرسه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 روز پیش
1 روز پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
