برادر شوهر منم از این کارا میکرد! هر از گاه بهم توجه میکرد! مثلا یکی از کاراش این بود که همیشه اصرار میکرد باید بهم دست بدی خیلی طول کشید که من متقاعدش کنم این کار اشتباهه! از اونجا که من میدونستم اون منو دوست داشته ترکش دادم یعنی نذاشتم شوهرم با جاریم دست بده و اون هم دیگه نداد بعد بارها گفتن درست شد
کسی که تفکرش با تو متفاوت است، دشمنت نیست.!
انسان دیگری ست با دیدگاه دیگر، فقط همین......
اگر فقط همین یک اصل را می پذیرفتیم، روابطمان بهتر می شد، آرامشی توام با احترام. به همین سادگی.....