نه گلناز جون ، من فعلا از شیفتگی مادر شوهرم نسبت به عروس خواهرش ناراحت نمیشم ، بیشتر تعجب می کنم. البته نه فقط من ، این موضوع برای شوهرم و دو تا برادرشوهرام هم عجیب و خنده داره و بعضی وقتا که مادر شوهرم نیست در مورد توجهش به اون دختر میگیم و می خندیم. ولی من از این نگرانم که اگه مادر شوهرم چنین توجه دیوانه وار و غیر منطقی به عروس دومش بخواد داشته باشه ، اون موقع من ناراحت خواهم شد. مثلا فکر کن بره مسافرت و یه سوغاتی بی ارزش و ارزون برای من بیاره و یه چیز خفن برای جاریم ، یا بخواد مدام ازش تعریف کنه و منو با اون مقایسه کنه... این اسمش حسادت نیست ها ، به غرور آدم برمی خوره...
عزیز دلم فکر نکن دارم نصیحت می کنم به خدا من خودم هم همین کار را می کنم مگه ارزش تو به میزان توجه اون یا سوغاتی است که برات میاره
تازه هرچی بی توجه تر باشی و برات مهم نباشه بیشتر دوستت دارن
هر چقدر ببینه تو به اون یکی مثل بچه خودت نگاه می کنی تا جاریت (حالا حتی اگر 10 سال هم از تو بزرگ تر باشه ) مثلا اگر میگه ببین ماشا الله چقدر خوشگله تو هم یه جوری که دارن در مورد یک دختر بچه حرف می زنن بگو آره خیلی و ببینه که تو اصلا اون را در حد خودت نمی بینی که بخوای به مقایسه اش اهمیت بدی ولی رفتارت هم مهربون و ملایم است حساب کار دستش میاد و می بینه نه بابا این بیدی نیست که از این بادها بلرزه خودتم از این احساس حال می کنی به خدا
دارم میگم من هم این تجربه را داشتم حالا من هنوز جاری دار نشدم ولی خواهر شوهرم بدش نمیاد بین منو مادرش شکر آب بشه و هی کرم میریزه من هم ه مادره فهموندم که من با دخترت کاری ندارم من با تو طرفم اون هم حساب کار خودشو کرده خواهر شوهرم هم وقتی می بینه من به موزی بازیهاش اهمیت نمیدم خسته میشه دیگه
تازه هرچی بی توجه تر باشی و برات مهم نباشه بیشتر دوستت دارن
هر چقدر ببینه تو به اون یکی مثل بچه خودت نگاه می کنی تا جاریت (حالا حتی اگر 10 سال هم از تو بزرگ تر باشه ) مثلا اگر میگه ببین ماشا الله چقدر خوشگله تو هم یه جوری که دارن در مورد یک دختر بچه حرف می زنن بگو آره خیلی و ببینه که تو اصلا اون را در حد خودت نمی بینی که بخوای به مقایسه اش اهمیت بدی ولی رفتارت هم مهربون و ملایم است حساب کار دستش میاد و می بینه نه بابا این بیدی نیست که از این بادها بلرزه خودتم از این احساس حال می کنی به خدا
دارم میگم من هم این تجربه را داشتم حالا من هنوز جاری دار نشدم ولی خواهر شوهرم بدش نمیاد بین منو مادرش شکر آب بشه و هی کرم میریزه من هم ه مادره فهموندم که من با دخترت کاری ندارم من با تو طرفم اون هم حساب کار خودشو کرده خواهر شوهرم هم وقتی می بینه من به موزی بازیهاش اهمیت نمیدم خسته میشه دیگه
مرسی از جواب همتون.فکر می کنم واقعا حق با شماست.در ضمن این موضوع مهمی باید باشه واسه هممون.نه؟مسئله ی جاری خیلی ناجوره!!! نه ما هم می گیم جاری.من گفتم شاید شماها می گید هم عروس.منم نوشتم هم عروس!!!.
شاینا جان اگه آدم اعتماد به نفس داشته باشه و خودشو قبول داشته باشه ، جاری هم یکی از وابستگان فامیلیه و به هیچ عنوان مسئله مهمی حساب نمیشه
مگه قراره ما که ازدواج کردیم برادر و خواهر و مادر همسر نداشته باشیم؟ جاری هم یکی از همین فامیل هاست دیگه
متاسفانه من به این نتیجه رسیده ام که کمبود اعتماد به نفس تو همجنسانم بسیار بسیار زیاده. افسوس!
مگه قراره ما که ازدواج کردیم برادر و خواهر و مادر همسر نداشته باشیم؟ جاری هم یکی از همین فامیل هاست دیگه
متاسفانه من به این نتیجه رسیده ام که کمبود اعتماد به نفس تو همجنسانم بسیار بسیار زیاده. افسوس!
من به شخصه دو سال بیشتره جاری دارم و اصلا هم مسئله مهمی تو زندگیم نبوده
.
سلام منم ۱۱ ساله عروسی کردم ۶ ساله یه هم عروس دارم خیلی دوسش داشتم مث خواهر خودم اونم خیلب چاپلوسه و اینو بگم مادر شوهرم خودش انتخابش کرده دقیقا هم مثل سیبزمینی اپزه قیافش ولی دیروز دعوامون شد خیلی پرو بود باورم نمیش از متنفرم🙁
خیلی خوبیها در حقشون کردیم ۵ سال توی یه طبقه از خونمون بود هرچی حرف و بی احترامی ازش میدیم شوهرم میگفت ولش کن تو بزرگی کن همش پروفایلهای طعنه دار میزاره واقعا بنده خدا یه سال قبل ازدواج کنه اومده تو شهر روستایی اینقد هم که اون فیس میکنه من نصف اون فیس نمیکنم در کل خیلی ساده لوحم🙁
کیا این شرایط منو دارن ،به نظر شما منم پروفایلا طعنه دار مث اون بزارم؟اخه شوهرم همش میگه هر کسی درحد شخصیت خانوادگیش رفتار میکنه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
