دوستان بدهی مشکل بزرگ برخوردم
من خودم متاسفانه تک فرزندم و از بچگی تنهایی کشیدم و عذاب کشیدم همه امیدم آوردن بچهای زیاد بود
خدا بم ی دختر ناز داده و از ۲ سالگی اش تصمیم آوردن بچه دوم داشتم، اما متاسفانه خدا بهمون بچه دیگ نداد و شوهرم ضعیف شده و تقریبا عقیمه
حالا دارم تنهایی بچه ام رو می بینم و زجر می کشم
تمام امیدم مهد رفتن اش بود الان ۴ سال شده اما کرونایی لعنتی اومد
هیچکس نیس باهاش بازی کنه
هیچ همبازی نداره
خاله و دایی هم نداره ک بریم خونشون جفتمون از تنهایی در بیایم و با یک بچه بازی کنه
خودمم دیگ کم میارم این قد میگ باهام بازی کن بیشتر از روزی ۲ ساعت توان ندارم باهاش بازی کنم
واقعا دلم براش میسوزه
احساس میکنم داره بچه بی تحرکی میشه
راه حلی دارین،،؟؟؟