میدونید اونی که تو رویاهامون هست به کنار اونی که وارد زندگیمون میشه و عاشقش میشیم ممکنه اصلا اونی که میخایم نباشه اصلا اون موقع که عاشق میشی دیگه محاسبات کنار میره من که این طوری بودم
من عاشق نشدم. نمی خواستم تو خونمون بمونم.پدر و مادرم همیشه دعوا داشتن
شوهرم من خدارو شکر از اونی هم که انتظار داشتم بهتره
شوهره من خیلی توی خونه هم کمک میکنه ظرف میشوره جارو میکنه جمع و جور میکنه به تمیزی و کثیفی هم اصلا گیر نمیده آهان اصلا شکاک هم نیست ولی دوست نداره جاهای مثل مغازه و اینها آرایشم تو چشم باشه.
مامان ماهان شاید به خاطره کارش مجبوره که وقت زیادی بزاره خوب هر کاری مدلش یک جوریه عوضش مشکلات مالی نداری
مامان ماهان شاید به خاطره کارش مجبوره که وقت زیادی بزاره خوب هر کاری مدلش یک جوریه عوضش مشکلات مالی نداری
خوبه بازم بعضیا راضین
منو شوهرم همدیگرو خیلیی دوست داریم اما اگه برگردم به گذشته یکم به خودم زمان میدادم تا بقیه خواستگارامم محک بزنم آخه چون تک بچه بودم و دانشجو بعدا فهمیدم خیلیها منتظر بودن درسم تموم شه بعد بیان خواستگاریم اما من با ترفندای مادر شوهرم خیلی زود تو دام عاشقی افتادم و...
اما شکر در کل همسرم خیلیییییییییییی بفکر منو زندگیه
اما شکر در کل همسرم خیلیییییییییییی بفکر منو زندگیه
من یه پسر سبزه و قد بلند می خواستم ولی شوهر عزیزم سفیدو قد متوسط شد ولی حالا عاشق سفیدا شدم نظرم عوض شده اون هم همینطور دختر سفیدو بور می خواست ولی سبزه و مو مشکی گیرش اومد اون هم حالا میگه کلا نظرم عوض شده هیچ چی سبزه نمیشه
دیگه وقتی ی اقایی، شوهرشده یعنی همین عالیه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
