ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه
واقعا تجربه خوبیه که عکس العمل دکتر و پرستارها را می شنوی. پسرم تا به دنیا امد همه ذوق می کردند که چه مژه های بلندی داره. خداییش هم تپل و قرمز بود! به دنیا که امد چهارکیلو بود. گریه هم نکرد بچم. فقط من بدون عینک تو اتاق عمل گفتم خانم بیارش نزدیک من ببینمش.بیشتر از اینکه ذوق کنم می خواستم قیافشو تو ذهنم بسپرم تا یک وقت عوضش نکنند.برادرم را 45 سال پیش می خواستند تو بیمارستان عوض کنند, مامانم فهمیده بود و جلوشونو گرفته بود در مرحله ای که می خواستند لباس تنش کنند ببرند خونه! البته الان دیگه بعیده از این کارها بکنند
کاش میذاشتن کسی همراهمون باشه تو اتاق عمل واقعا ادم استرسش خخخخخیلی کم میشه تجربه اولمه حس عجیبی دار ...
خب عزیزم تو باشون صحبت کن من تو اتاق اینقد حرف زدم که خودشون هنگ کردن چون یه چیزایی سر در میوردم فک میکردن من حالیم نیس اخراش حالت خوااب الودگی پیدا کردم که بم میگفتن نخواب چون واقعا خستم بود دستام و هم بسته بودن تا بم گفتن ممکنه بالا بیاری نترس طبیعیه حالم بد شد چون میگفتم الانه که بالا میارم 😂چون من حالتم تلقینیه هرکی یه چیزی بگه بدنم گوش میده لا مصب ولی زود گذشت کمتر ربع ساعت