مهنا جون 32 سالشه
اوایل قبول نمیکرد مشکل داره الان هم قبول نداره میگه همه ی شماها باعث و بانی مشکلات من هستید ولی لااقل قبول کرده پیش یکی از همین روانکاو ها بره
من سر تجربه ای که از مادرم داشتم میترسم شوشو بره دارو بخوره بشه مثل مامانم
من نمیتونم آخه ...نمیتونم....
اوایل قبول نمیکرد مشکل داره الان هم قبول نداره میگه همه ی شماها باعث و بانی مشکلات من هستید ولی لااقل قبول کرده پیش یکی از همین روانکاو ها بره
من سر تجربه ای که از مادرم داشتم میترسم شوشو بره دارو بخوره بشه مثل مامانم
من نمیتونم آخه ...نمیتونم....
آینده جان
الان کار داره؟
خوب اون موقع دانشجو بوده کار خیلی سخت گیرش میامده اما الان چی کار داره؟
الان کار داره؟
خوب اون موقع دانشجو بوده کار خیلی سخت گیرش میامده اما الان چی کار داره؟
پس من
چی بگم دوقلو دارم راستش شوهرم میره کار میکنه فقط بعزور باکمک پدر شوشو خرج این دوفلوها و خردو خوراکمون رو میدیم
من که بابام برام یه چیزی گذاشته بود بانک سودشو میگیرم یا برای خودم میخرم یا بچه ها و خونه
انقدر گرونی هست مثل خر گیر کردیم توش
چی بگم دوقلو دارم راستش شوهرم میره کار میکنه فقط بعزور باکمک پدر شوشو خرج این دوفلوها و خردو خوراکمون رو میدیم
من که بابام برام یه چیزی گذاشته بود بانک سودشو میگیرم یا برای خودم میخرم یا بچه ها و خونه
انقدر گرونی هست مثل خر گیر کردیم توش
منم با آفتاب موافقم اون کسی بد بخته که ناامید باشه شما هنوز خیلی راهکار داری زندگیتو نجات بده خیلیا از همین زیر صفر به بالای صد رسیدن
آینده جان
نمیدانم اما دارو درمانی خیلی زود جواب میده و در کنارش روانکاو و روانشناسان هم بایدباشن و اینو بدون که درمان معمولا 100 نیست این تجربه منه در مورد شخصی که فامیل نزدیکمون هست ایشون هم 28 ساله که بیماری افسردگی شدید داره
عین 28 سال رو زهر مار بچه هاش و شوهرش کرده بیچاره ها وقتی دارو می خوره خوبه همچین که کنار میزاره دوباره شروع میشه روانشناس و رونکاو هم میبردنش وقتی میرفت خوب بود وقتی جلسه ها تمام میشد بعد یک مدت دوباره شروع میشد
نمیدانم اما دارو درمانی خیلی زود جواب میده و در کنارش روانکاو و روانشناسان هم بایدباشن و اینو بدون که درمان معمولا 100 نیست این تجربه منه در مورد شخصی که فامیل نزدیکمون هست ایشون هم 28 ساله که بیماری افسردگی شدید داره
عین 28 سال رو زهر مار بچه هاش و شوهرش کرده بیچاره ها وقتی دارو می خوره خوبه همچین که کنار میزاره دوباره شروع میشه روانشناس و رونکاو هم میبردنش وقتی میرفت خوب بود وقتی جلسه ها تمام میشد بعد یک مدت دوباره شروع میشد
ولی آینده جون
از این خوشحالم که میبینم دلت می خواهد زندگی کنی باهاش حتما یه علاقه ای به هم دارین خوب این نشانه خوبیه
از این خوشحالم که میبینم دلت می خواهد زندگی کنی باهاش حتما یه علاقه ای به هم دارین خوب این نشانه خوبیه
ممنونم آفتاب جون
الان کارش آزاده ولی میخواد این کار رو هم بذاره کنار
یادتون باشه گفتم سر یه کار نمیمونه هی از این کار به اون کار... الان 10 ساله یه کار درست و حسابی نداره
یادمه یه ماهی مونده بود به دنیا اومدن پسرم از کارش زد بیرون اونها هم بیمه مونو قطع کردن مجبور شدم برم یه بیمارستان درب و دااااااااااغون شب نذاشتن کسی پیشم بمونه بلد نبودم پوشک بچه مو عوض کنم از درد داشتم میمردم تا خود صبح فقط گریه کردم
3 روز بعدش هم که پسرم زردی گرفت همونجا بستریش کردیم جا نداشتم بشینم تو راهروی بیمارستان مینشستم شب همونجا تو راهرو رو صندلی میخوابیدم 3 روز تمااااااااااااام این شرایط رو داشتم حالا تازه هم مثلا"زایمان کرده بودم باید بهترین شرایط رو برام فراهم میکردن خیر سرم استراحت کنم جون بگیرم دیگه مرگم حتمی بود... اونوقت تو این شرایط شوشو نمیذاشت حتی مامانم بیاد پیشم.. خیلی عذابم داده خیلیییییییی
الان کارش آزاده ولی میخواد این کار رو هم بذاره کنار
یادتون باشه گفتم سر یه کار نمیمونه هی از این کار به اون کار... الان 10 ساله یه کار درست و حسابی نداره
یادمه یه ماهی مونده بود به دنیا اومدن پسرم از کارش زد بیرون اونها هم بیمه مونو قطع کردن مجبور شدم برم یه بیمارستان درب و دااااااااااغون شب نذاشتن کسی پیشم بمونه بلد نبودم پوشک بچه مو عوض کنم از درد داشتم میمردم تا خود صبح فقط گریه کردم
3 روز بعدش هم که پسرم زردی گرفت همونجا بستریش کردیم جا نداشتم بشینم تو راهروی بیمارستان مینشستم شب همونجا تو راهرو رو صندلی میخوابیدم 3 روز تمااااااااااااام این شرایط رو داشتم حالا تازه هم مثلا"زایمان کرده بودم باید بهترین شرایط رو برام فراهم میکردن خیر سرم استراحت کنم جون بگیرم دیگه مرگم حتمی بود... اونوقت تو این شرایط شوشو نمیذاشت حتی مامانم بیاد پیشم.. خیلی عذابم داده خیلیییییییی
رفتید بچه ها؟:((((
نه من هستم
من هم هستم
آینده جونم
خیلی شرایط سختی داشتی خیلی ناراحت شدم و حالت رو درک می کنم عزیزم
خیلی شرایط سختی داشتی خیلی ناراحت شدم و حالت رو درک می کنم عزیزم
پسرم اومدد نمیذاره بمونم میرم برام دعا کنید بچه ها اگه بیشتر از این کم بیارم میزنم همه چی رو بدتر از قبل میکنم
بچه ها کسی هست؟
شوشوی نامردم ظهر پسرمو برداشت رفتن پارک من مثل کلفت های خونه نشستم غذا درست کردم اومدن خوردن خوابیدن الان هم دوباره دست پسرمو گرفت رفتن بیرون ...نامرد یه کلمه نمیگه اگه میخوای تو هم بیا
خیلییییییییییی نامرده خیلیییییییییییییی
من اگه یه ذره فقط یه ذره زبون داشتم این نمیتونست اینقدر راحت هر کاری دلش میخواد بکنه
شوشوی نامردم ظهر پسرمو برداشت رفتن پارک من مثل کلفت های خونه نشستم غذا درست کردم اومدن خوردن خوابیدن الان هم دوباره دست پسرمو گرفت رفتن بیرون ...نامرد یه کلمه نمیگه اگه میخوای تو هم بیا
خیلییییییییییی نامرده خیلیییییییییییییی
من اگه یه ذره فقط یه ذره زبون داشتم این نمیتونست اینقدر راحت هر کاری دلش میخواد بکنه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 ثانیه پیش
2 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
