2752
2734

من اولين بار عكس شوهرمو تو گوشي خواهرش كه دوستم بود ديدم و ازش خوشم نيومد خيلي

بعد چندوقت به طور اتفاقي ك مريض شده بودم و رفتم بيمارستان اون همون شب كشيك بيمارستان بود تا وارد اتاق شدم من شناختمش و همونجا مهرش ب دلم نشست

معرفي كردم خودمو و بعدشم از طريق دوستم 

دوست شديم باهم و بعد دو ماه هم عقد كرديم 

چون شناخت كافي خوانوادگي از قبل داشتيم و رفتو امد داشتيم زود ب تفاهم رسيديم 

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



شوهرم شغلش آزاده..بعد من رفته بودم مغازه طبقه پایینش ی تاپ خریدم..کارت خوان نداشت گفتش لطفاً برید طبقه بالا پیش آقای... کارت بکشید رسیدشو بهم بدین‌‌منم رفتم دیدم...خداااای قیافه گرفتن بود..خوشم نیومد ب خواهر زاده م گفتم با اون شکمش چ قیافه ای میگرفت.نه قبلش دیده بودمش نه بعدش....تقریبا بعد۴سال اومدن خواستگاریم😊الان کشته مرده همون شکمشم..چومبولوی خودمه😁😁😁

هردو دلتنگ همیم اما من اغلب بیشتر
2731

دوست داداشم بود و من ازش بیزار بودم و همیشه مسخرش میکردم ولی وقتی اومدند خواستگاریم باور نمیکردم این همون آدمیه که من همیشه بهش میخندیدم....شخصیت و رفتار و عشقش بهم نشون داد از روی ظاهر ادمها نمیشه قضاوت کرد الانم همه زندگیمن..همسرم و دخترم😍😍😍😍

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز