بچه ها نزدیک سه سال میشه ازدواج کردم و اوایل فکر میکردم این آدم نرمال نیست و بعد پیش خودم میگفتم لابد مشکل از منه بعد از چند وقت فهمیدم که نه واقعا این آدم یه اختلالی داره مثلا دوران نامزدی تا چیزی میگفتم سریع جوش میآورد و خودشو میزد در حد خونین و مالین منم جلوشو میگرفتم آسیب میدیم و همیشه هم طرف خانوادش رو میگرفت بخاطر اونا منو خرد میکرد و الآنم ازدواج کردم میبینم اونا بی احترامی میکنن و میگه نه تو باید کوتاه بیای و حتی ناراحت هم نشی از دوران نامزدی چند دفعه از یهو میبره ادمو تا اوج محبت و بیرون و کارهای خوب بعد شب یهو بی دلیل بثانیه مودش تغییر میکنه یه موضوع رو وسط میکشه و همش دنبال سوال و جواب پرسیدن از آدم و همیشه هم طرف رو مقصر میدونه و صد خودشم آدم بزاره باز میگه کم گذاشتی و از این بیشتر باید میزاشتی و هیچی راضیش نمیکنه و همیشه دنبال تحقیر کردن آدمه و تو بلد نیستی و تو نمیتونی و کوچیکت میکنه و حالش خوب میشه همیشه حرفشو میزنه و ناراحت میکنه ادمو ولی بعدش مظلوم نمایی که من چیزی نگفتم و مقصر نیستم تو زیادی حساسی از بحث کردن خوشش میاد حتی اگه چند ساعت طول بکشه و آخرم به نفع خودش تموم میکنه و همش خودش رو فدای خواسته های خانوادش میکنه و نمیتونه به اونا نه بگه