من با یه پسری دوسال باهمیم اون عاشق من بود منم دوستش داشتم درکل رابطمون خیلی خوب بود ولی اون بخاطر علاقه زیاد خیلی بهم گیر میداد من ظاهر خیلی زیبایی دارم هربار که میرفتم بیرون کلییی درخواست و شماره بهم میدادن دوستام خانوادم بهم میگفتن زیبایی من از خودم دراومدم
بخاطر غرور لعنتیم گفتم من خیلی خوشگلم لیاقتم بیشتر از این حرفاس دست به یه کارای زدم تیپای بد میزدم با دوستای رلم لاس میزدم هرکاری ک دوست نداشت انجام میدادم بعد یه مدت پشیمون شدم مث سگ
الان یه ماهه کارم هرشب شده گریه پشیمونم زنگ میزنم بهش گریه میکنم میگم توروخدا بیا ددستش کنیم قبلا حاضد نبود ی قطره اشک از چشامم بیاد اللن با خیال راحت میره حتی وقتی میبینه حالم بده میخنده و بهم میگه بیشتر از اینا حقته رفیقاشو ب من ترجیح میده همچیش شده اونا من دیگ تو زندگیش جای ندارم
دارم میمیرم از قلب درد و اشتبا کردم پشیمونم چیکار کنم چیکارررر کنم باز جایگاه قبلو پیش پیدا کنم چیکار کنم براش عزیز بشم دوباره؟خودش گفت دیگ حس قبلو بت ندارم دیگ نمیخامت جلو رفیقاش خوردم کرد ولی من پشیمونم میخام ددستش کنم نمیزارم بره خاهرانه کمکم کنید