2737
2734
عنوان

کلید شکست زندانی شدم تو خونه

| مشاهده متن کامل بحث + 141 بازدید | 19 پست

حالا داداشت چرا گریه میکنه چن سالشه

من دخترم دوساله بود رفت درو از بیرون بست و قفل و انداخت ب در زنگ زدم مامانم بیاد درو باز کنه اونم خوش و خرم تو حیاط میچرخید و ب من که تو خونه زندانی بودم میخندید

 دریغا که گرسنه ترینی توی غنی ترین خاک...که دنیا مدرن و ماتو عمیق ترین خواب...که تصویرا زشته توظریف ترین قاب...که تصمیما اشتباه توعمیق ترین راهِ ممکن دراصل مابازیچه ماطرفیم با نارسیست آزار پیشه از فسادنگو وقتی که بازارهیچه خب دست که بسته باشه پا بازمیشه باذهنیت هارگرسنه صرف نظر از اینکه چه کاری درسته مثل همگان واسه غم نان میدویی مثل اسبی که زوری شده یار درشکه دلیل رفتن جاذبه خارج نیست نه علت دافعه داخله فراری دادن یه قافله ی غافله یه مریض مسری پی جامعه ی سالمه شک و شبهه جای ایمان یه مغز مونده لای سیمان و کله گنده های بینام به سمت قله های ایران وقتی فصل اخراین مملکتو خزان دیدی میبینی عدل و انصاف واسه همه تساوی نی انگ واژه جهان سوم سبب میشه ایده هام به محض زاده شدن کفن پیچه قصه مهاجری که تو خاک وطن ریشه کرده ولی درحال وداع از اون طرف شیشه من واسه بیان حرفام دنبال مثال بهترم فصلی ندیدم تو کتاب کشورم من تلنبار خاطره از هزارو یک شبم گوشامو باز میکنم خودم صدامو بشنوم نظم نوین زوارو داده دست کووید تسمه برید دنیا از یه عطسه گریخت کمر شهر جلوچشام شکست من دیگه نمیخام خودمو نجات بدم چون کورترین این رشته هزار گره ام خوشم میاد جا زخمامو فشار بدم💔💔💔
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



۱۰ سالشه اره درب اپارتمانی هست ولی قفل بود وقتی کلید شکست با کارت باز نمیشه😕من ک میتونم صبر کنم ول ...

بابا بهش بگو بره همسایه ها بگه بیان کمک

از همان دست که دادی به تو بر خواهد گشت      جگر خون شده ام خون جگرت خواهد کرد 💔🥀
2731
اخه در قفل بود وقتی کلید  شکست پیچ هارو باز کنم قفل هم باز میشه؟

پیچ و باز کن و قفل و بشکن اینجوری که با پیچ گوشتی و ی چیز سخت مثل هاون بزن تو سرش

 دریغا که گرسنه ترینی توی غنی ترین خاک...که دنیا مدرن و ماتو عمیق ترین خواب...که تصویرا زشته توظریف ترین قاب...که تصمیما اشتباه توعمیق ترین راهِ ممکن دراصل مابازیچه ماطرفیم با نارسیست آزار پیشه از فسادنگو وقتی که بازارهیچه خب دست که بسته باشه پا بازمیشه باذهنیت هارگرسنه صرف نظر از اینکه چه کاری درسته مثل همگان واسه غم نان میدویی مثل اسبی که زوری شده یار درشکه دلیل رفتن جاذبه خارج نیست نه علت دافعه داخله فراری دادن یه قافله ی غافله یه مریض مسری پی جامعه ی سالمه شک و شبهه جای ایمان یه مغز مونده لای سیمان و کله گنده های بینام به سمت قله های ایران وقتی فصل اخراین مملکتو خزان دیدی میبینی عدل و انصاف واسه همه تساوی نی انگ واژه جهان سوم سبب میشه ایده هام به محض زاده شدن کفن پیچه قصه مهاجری که تو خاک وطن ریشه کرده ولی درحال وداع از اون طرف شیشه من واسه بیان حرفام دنبال مثال بهترم فصلی ندیدم تو کتاب کشورم من تلنبار خاطره از هزارو یک شبم گوشامو باز میکنم خودم صدامو بشنوم نظم نوین زوارو داده دست کووید تسمه برید دنیا از یه عطسه گریخت کمر شهر جلوچشام شکست من دیگه نمیخام خودمو نجات بدم چون کورترین این رشته هزار گره ام خوشم میاد جا زخمامو فشار بدم💔💔💔
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687